اين كه كارهاى تظاهرآميز اين گروه به هيچ
وجه، قناعت و زهد به حساب نمىآيد.
احتمال اين كه اين دسته چهار، نه، توانمند بر دستيابى دنيا باشند و
نه فريبكار، نيز هست.
(7460- 7423)
امّا دسته پنجم: اشخاصى هستند كه قصدشان رسيدن به قرب خداوند متعال
است.
فرموده حضرت: بقى رجال آخر؛ اشاره به همين گروه پنجم دارد كه برايشان
اوصافى را به شرح ذيل برمىشمارند:
1- ياد بازگشت به سوى خداوند چشمان آنها را فرو بسته است. توضيح مطلب
اين كه آنها كه قصدشان رسيدن به قرب حق تعالى است، هرگاه به جانب قدس خداوندى
توجّه نمايند و همواره خود را در محضر خدا ببينند و به اين موضوع كه سرانجام به
سوى او باز مىگردند، نه، كه همواره فرا روى او هستند، توجّه كنند، ناگزير به
دليل، شرمسارى از خداوند و خشنود بودن، به مطالعه انوار الهى و ترس از اين كه
توجّهشان به غير، آنان را از صعود به درجات عالى ملكوت به پستترين مراتب هلاكت
فرو افكند، از غير خداوند كنارهگيرى مىكنند.
روشن است كه حسّ پيرو دل است، هرگاه ديده دل سرگرم مطالعه انوار
مقدّس حق و غرق در جلال و عظمت خداوند باشد، حسّ را به دنبال خود مىكشاند، بنا بر
اين از ناحيه حسّ توجّه به امر ديگرى نخواهد كرد. مقصود از:
«غضّ بصر» كه فرمودند اين است.
2- صفت بارز ديگر گروه پنجم اين است. كه ترس از روز محشر و قيامت اشك
آنها را سرازير كرده است. خوف خائفين به دو صورت و هر كدام به چند قسم تقسيم مىشوند:
الف: ترس از امور ذاتا ناپسند.
ب: ترس از امورى كه انجام آنها به دليل كراهت ذاتى، ناپسند است.