گروه چهارم كسانى هستند كه به دليل ناتوانى
و ضعف از جمعآورى مال و منال با اين كه خواهان آن هستند، گوشهنشينى اختيار
مىكنند و نداشتن وسيله آنها را از اقدام بر انجام كار باز مىدارد. خود را به نام
قناعت مىآرايند و به لباس زاهدان در مىآيند. با اين كه هيچ يك از كارهاى شب و
روزشان به زاهدان شبيه نيست و نشانى از پارسايى در آنها ديده نمىشود.
جز چهار گروهى كه برشمرديم دسته پنجمى باقى مىماند كه با ياد آخرت
ديده از زيباييهاى دنيا فرو بسته و ترس از روز جزا اشكشان را جارى ساخته است.
حالت اين دسته از مردم شبيه كسى است كه از ديار اصلى خود رانده شده و
هراسناك و ترسناك خوار و خاموش گشته، و از روى اخلاص دعا مىكند و از درد معصيت و
گناهكارى فرياد مىزند.
تقيّه آنان را به كنج سكوت و خاموشى كشانده، خوارى در نظر مردم آنان
را گوشهگير كرده، نصيب آنها از دنيا آب تلخ و شور زندگى است و دهانهايشان از
شكايت بسته شده است. دلهايشان جريحهدار است. از پند دادن و موعظه كردن مردم خسته
شدهاند، در راه ارشاد و هدايت مردم مغلوب و خوار گرديدهاند، كشته شدند تا
تعدادشان اندك شد. بنا بر اين دنيايى به اين بىاعتبارى بايد در نظر شما، كم
ارزشتر از خوار مغيلان و ريزههاى پشم باشد (پشم ريزههايى كه از پشم جدا شده و
براى كارى مفيد نيست) از حال گذشتگان خود پند گيريد پيش از آن كه آيندگان از شما
پند گيرند، دنياى قابل سرزنش را رها كنيد. به اين دليل كه جهان افرادى را، كه بيش
از شما دوست مىداشت، رها كرد، چه رسد به شما!»
[شرح]
(7636- 7514) سيد رضى رحمه اللّه در باره صدور اين خطبه فرموده است:
كه افراد ناآگاه و بيدانش، اين خطبه را، به معاويه نسبت دادهاند. با اين كه در
صدور اين خطبه از امير مؤمنان (ع) شكّى نيست، زيرا زر را با خاك چه شباهتى است؟ آب
گوارا و شيرين با آب شور چه مناسبتى دارد؟ دليل زير بر صحّت صدور اين خطبه از