responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 2  صفحه : 137

(ضامر): خاموش، ساكت.

(حثالة): تفاله، ته مانده چيزى.

(قرظ): برگ سلم كه با آن پوست را دباغى مى‌كنند.

(جلم): قيچى كه با آن كرك و پشم شتر را مى‌چينند.

(قراضة): خورده پشمهايى كه از ميان پشمها مى‌ريزد.

[ترجمه‌]

«مردم بدانيد كه، ما در روزگار جفاكار و كفران كننده نعمت، به سر مى‌بريم كه نيكوكار، بدكار شمرده مى‌شود و ستمگر، بر ستم خود مى‌افزايد؛ از آنچه مى‌دانيم سود نمى‌بريم، و از آنچه نمى‌دانيم پرسشى نداريم. و از كارهاى خطرناك ترسى و انديشه‌اى به دل راه نمى‌دهيم، تا اين كه نتيجه سوء آن عايدمان شود.

در اين روزگار مردم، به چهار گروه تقسيم مى‌شوند:

برخى از مردم كسانى هستند كه فساد و تباهى در زمين را جز به دليل ناتوانى، و كندى شمشير، و نداشتن مال و منال و ثروت رها نكرده‌اند.

گروه دوّم كسانى هستند كه سلاح خود را از نيام برآورده، شرارت خود را آشكار كرده، سواره و پياده نظام خود را، براى ظلم و ستم آماده ساخته‌اند، دين خويش را براى رسيدن به متاع دنيايى تباه كرده‌اند و در پى فرصتى هستند كه سپاهى را رهبرى كنند و يا بر منبر بالا روند و خود را به مردم نشان دهند.

چه بد تجارتى است اين كه انسان جان و ايمان خود را، بهاى دنياى خويش قرار داده دنيا را به عوض آنچه در نزد خدا برايش ذخيره شده سودا كند.

سوّمين گروه كسانى هستند، كه دنيا را با كار آخرت خواهانند ولى آخرت را به بهاى دنيا و كار در آن نمى‌خواهند از كبر و غرور يا به علامت تشخّص قدمها را نزديك به هم بر مى‌دارند، دامن جامه را بالا مى‌زنند و خود را براى امين نشان دادن آرايش مى‌دهند و دين خدا را براى گناه و معصيت وسيله قرار داده‌اند (كنايه از اين كه خود را به صورت زاهدان نشان مى‌دهند تا بدين وسيله بتوانند دل مردم را بربايند و سوء استفاده دنيوى بكنند.)

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 2  صفحه : 137
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست