امام (ع) در اين عبارت، خود و دشمنان را به
قماربازانى تشبيه كرده است كه در ميان عرب وجود داشتهاند. و ياران خود را در
بىكفايتى و عدم رعايت حق خويش، به بيرون آمدن، تير قمار مأيوس كننده بىسهم، و يا
به تيرهاى قمارى كه غرامتآور و تاوانزا هستند تشبيه كرده است. توضيح اين كه تير
قمارى كه بر آن اسم شركت كننده نوشته شده بيرون نيايد، تا سهام شترى كه مورد قمار
است، با بيرون آمدن، تيرهاى برنده تمام شود. آن گاه غرامت و زيان براى صاحب تير
باقى مانده ثابت مىشود [1] به
ملاحظه همين تشبيه است كه حضرت لفظ «تير» را با صفت مأيوس كننده، براى اطرافيان
خود، استعاره آورده است، و باز كلمه «فوّز» را در اين جمله به طور مجاز، در عدم
آمادگى آنان به كار برده است.
بر يارى رسانى، از باب ناميدن ضد را به نام ضد به كار برده است.
مانند:
نامگذارى كيفر به پاداش و باز آن بزرگوار مشابهت و همگونى روان جنگجو
را با تيرهاى از پيش برنده جنگ، ملاحظه فرموده است. كه هم مردان رزمآور و هم
تيرهاى برّان در آمادگى و كارسازى و دفع دشمن مؤثر هستند. [و افراد بىتحرك همچون
تيرهاى بىپيكان بدون حاصل و سود مىباشند].
گويا امام (ع) اطرافيان خود را در فراخوانى به جنگ و نرفتن آنها، از
جهت مشابهت شديد به اوصاف تيرهايى كه پيكان نداشته و موضع وتر آنها شكسته باشد،
مخصوص گردانيده است. و آن شباهت عدم تحرّك و جدا نشدنشان از محل زندگيشان به فرمان
اوست. چنان كه تيرى كه وتر آن شكسته و پيكان نداشته باشد، از جايگاه خود بيش از
اندكى دور نمىشود.
اين فرموده امام به لحاظ لطافت تشبيه و استعاره در نهايت اوج گفتار و
كلام بلند انسانى است. معناى زيباى گفتار حضرت اين است: نتيجه وجودى
[1] كيفيت قماربازى عربهاى جاهلى قبلا ذيل خطبه 22 در آغاز ج 2
توضيح داده شد.