سختتر از ما از حيثيّت قوت، برداشته شدند
بسوى قبرهاى خود، پس خوانده نشدند سواران، و فرود آورده شدند در قبور پس خوانده
نشدند مهمانان، و گردانيده شد از براى ايشان از روى زمين قبرها و از خاك كفنها يا
پوشاكها و از استخوانهاى پوسيده همسايها، هستند كه اجابت نمىكنند خواننده را، و
ممانعت نمىكنند ظلم را، و باك نمىدارند از نوحه و زارى، اگر داده شدند باران شاد
نگشتند، و اگر رسيدند بقحط و تنگى نوميد نشدند.
اجتماع دارند
و حال آنكه ايشان تنهايند، و همسايگانند و حال آنكه ايشان دورند، نزديكند بيكديگر
و حال آنكه ايشان زيارت يكديگر نمىتوانند كنند، و خويشند بهمديگر و حال آنكه
اظهار خويشى نمىنمايند، حليم هستند در حالتى كه رفته است كينهاى ايشان، نادانند
در حالتى كه مرده است جسدهاى ايشان، ترسيده نمىشود از اندوه و مصيبت ايشان، و
اميد گرفته نمىشود دفع نمودن ايشان، عوض كردند بظاهر زمين باطن را، و بفراخى
تنگيرا، و بانسيت غريبى را، و بنور و روشنى تاريكى را.
پس آمدند
بروى زمين چنانچه مفارقت كردند از آن در حالتى كه پا برهنگان و تن برهنگانند در
حالتى كه كوچ نمودند از آن با عملهاى خودشان بسوى زندگانى دائمى و سراى باقى
چنانكه فرموده است حق سبحانه و تعالى: همچنان كه در ابتداء آفريديم خلق را اعاده
مىكنيم ايشان را وعده كرديم آن را وعده كردنى در حالتى كه بر ما است وفا كردن بآن
بدرستى كه ما كنندگانيم آنرا لا محاله وعده بعث و اعاده را داده و قادر هستيم بر
انجاز آن وعده.
و من خطبة
له 7 و هى المأة و الحادية عشر من المختار في باب الخطب يذكر فيها ملك
الموت و توفّيه الأنفس
هل يحسّ
إذا دخل منزلا، أم هل تراه إذا توفّى أحدا، بل كيف