فدلّ مجموع ما ذكرناه أنّ عليّا هو أوّل
النّاس إسلاما و أنّ المخالف في ذلك شاذّ، و الشّاذّ لا يعتدّ به.
الترجمة
از جمله كلام
بلاغت نظام آن امام أنام است در توبيخ و مذمت أصحاب خود كه فرمود:
أى نفسهاى
متخلف و أى قلبهاى پراكنده و متفرّق كه حاضر است بدنهاى ايشان و غايب است از ايشان
عقلهاى ايشان، بر مىگردانم شما را بر حق و شما رم مىكنيد از آن مثل رم كردن بز
از آواز مهيب شير، چه دور است كه اظهار بكنم بشما نهان عدل را يا اين كه راست بكنم
كجى حقرا.
بار
پروردگارا البته تو مىداني كه نبود آنچه كه واقع شد از ما يعنى طلب خلافت و
محاربه از براى رغبت كردن در سلطنت دنيا، و نه أز جهة خواهش چيزى از متاع بىقدر و
بها، و ليكن اين طلب و حرب بجهة اين بود كه برگردانيم آثار دين تو را، و اظهار
اصلاح نمائيم در شهرهاى تو تا اين كه ايمن شوند ستم رسيده از بندگان تو، و بر پا
شود آنچه كه تعطيل افتاد از حدود تو.
بار
پروردگارا بتحقيق من أوّل كسى هستم كه بازگشت نمود بسوى تو و شنيد دعوت پيغمبر را
و قبول نمود آن را، سبقت نكرد بمن مگر حضرت رسول 6
بنماز، و بتحقيق كه شما دانستهايد آنكه جائز و سزاوار نيست كه باشد حاكم والى بر
فرجها و بر خونها و غنيمتها و حكمها و أمانت مسلمانان شخص بخيل تا شود در مالهاى
ايشان حرص و رغبت او، و نه شخص نادان تا بضلالت اندازد ايشان را بجهالت خود، و نه
شخص كج خلق تا ببرد ايشان را از يكديگر بجهة كج خلقي خود، و نه شخص ظلم كننده در
دولتها تا فرا گيرد قوم دون قوم را و ترجيح بدهد بعض ايشان را به بعضى، و نه شخص
رشوت گيرنده در حكم تا ببرد حقوق مسلمانان را