از جمله كلام
آن بزرگوار است مر أبي ذر غفاري را در حينى كه اخراج شد از مدينه طيّبه بسوى ربذه
فرمود:
اى أبو ذر
بدرستى كه تو غضب كردى از براى رضاى خداى تبارك و تعالى پس اميدوار باش بكسى كه از
براى او غضب نمودى، بدرستى كه اين قوم ترسيدند از تو بر دنياى خودشان و ترسيدى تو
از ايشان بر دين خود، پس ترك كن در دست ايشان آنچه را كه ترسيدند از تو بر آن، و
بگريز از ايشان به آن چه كه ترسيدى از ايشان بر او، پس چه بسيار احتياج دارند به
آن چه كه منع كردى تو ايشان را يعنى از دين خود، و چه قدر بىنيازى تو از آنچه كه
منع كردند تو را يعنى دنيايشان و زود باشد كه بدانى كه كيست صاحب ربح و منفعت
فرداى قيامت و بيشتر مردمان در حالتى كه حسد برند او را.
و اگر
آسمانها و زمينها باشند بر بنده بسته شده پس بپرهيزد آن بنده از خداى تعالى هر
آينه بگرداند پروردگار متعال از براى آن بنده محلّ خروجى از آنها يعنى أبواب فرج
بر وى او مفتوح مىشود، و نبايد مونس بشود ترا مگر خدا، نبايد وحشت آورد ترا غير
از باطل، پس اگر قبول كرده بودى دنياى ايشان را هر آينه دوست مىداشتند ترا، و اگر
قطع كرده بودى و اخذ نمودى از دنيا يعني قبول هداياى ايشان را مىكردى هر آينه در
أمان بودى از شرّ ايشان.
و من كلام
له 7 و هو المأة و الاحد و الثلاثون من المختار فى باب الخطب.
أيّتها
النّفوس المختلفة، و القلوب المتشتّتة، الشّاهدة أبدانهم،