ظاهر است نور او، و آتش زنهايست كه برق
مىدهد لمعان او، روش آن حضرت ميانه روى است، و طريقه او رشادت است، و كلام او جدا
كننده است ميان حقّ و باطل، و حكم او عدل است.
فرستاد حق
تعالى او را در حين فتور و انقطاع از پيغمبران، و زمان لغزش عاملان از عمل، و وقوع
غفلت از امتها، عمل نمائيد خدا رحمت كند بر شما بر طبق آنچه كه دلالت نموده بر آن
علامات ظاهره، پس طريق حق واضح و روشن است كه دعوت مىنمايد و مىخواند بدار سلامت
كه عبارتست از جنت، و حال آنكه شما در سرائى هستيد كه ممكن است شما را ترضيه
پروردگار، و بر مهلت و فراغت ميباشد در حالتى كه نامهاى أعمال نشر كرده شده و
پيچيده نيست، و قلمهاى كرام الكاتبين روان است، و بدنها صحيح است و زبانها روان
است و گويان، و توبه شنوده شده است، و عملها مقبول است، پس فرصت را غنيمت شماريد و
وقت را از دست مگذاريد
و من خطبة
له 7 و هى الرابعة و التسعون من المختار فى باب الخطب
بعثه و
النّاس ضلّال في حيرة، و خابطون في فتنة، قد استهوتهم الأهواء، و استزلّتهم
الكبرياء، و استخفّتهم الجاهليّة الجهلاء، حيارى في زلزال من الأمر، و بلاء من
الجهل، فبالغ 6 في النّصيحة، و مضى على الطّريقة، و دعى إلى
الحكمة و الموعظة الحسنة.
اللغة
(خابطون)
بالخاء المعجمة و الباء الموحّدة بعدها الطاء من الخبط و هو السير على غير هدى، و
في بعض النسخ حاطبون بالحاء المهملة بعدها الطّاء جمع حاطب