كنى خدا هر مصيبتى را عوض مىدهد، أى
أشعث اگر صبر كنى قضا و قدر بر تو إجراء شده و أجر بردى، و اگر بيتابى كنى قضا و
قدر بر تو إجراء شده و بار گناه بر دوش گرفتى، أى أشعث پسرت تا زنده بود فتنه و
بلا بود و تو از او شاد بودى و چون مرد و براي تو رحمت و ثواب شد تو را اندوهگين
كرد.
تسليت داد على اشعث را
بوفات پسرش گاه عزا
گفت اشعث اگر اندوه خورى
مستحقى چو تو او را پدرى
ور كنى صبر خدا را اجر است
اجر و مزدش عوضى از صبر است
اشعثا گر كه شكيبا گردى
زين قضا اجر مهنا بردى
ور كه بيتاب شدى حكم قدر
بر تو جارى و گناهت بر سر
اين پسر شاد همىكرد تو را
تا كه بد فتنه و آشوب و بلا
چون كه شد رحمت و گرديد ثواب
دل باب از غم او گشت كباب
الحادية و
الثمانون بعد المائتين من حكمه 7
(281) و
قال 7 عند وقوفه على قبر رسول اللَّه 6 ساعة دفن
[دفنه]:
إنّ الصّبر
لجميل إلّا عنك، و إنّ الجزع لقبيح إلّا عليك، و إنّ المصاب بك لجليل، و إنّه بعدك
لقليل، [و إنّه قبلك و بعدك لجلل].
اللغة
(المصاب):
البليّة و كلّ أمر مكروه (لجلل) الجلل: الأمر الهيّن:
و الأمر
العظيم و هو من الأضداد- المنجد-.
المعنى
كنايه [إنّ
الصّبر لجميل إلّا عنك ...] كلامه 7 في هذا المقام خرج مخرج الكناية
لبيان عظم المصيبة و شدّة التألّم من فقده صلوات اللَّه عليه، و ليس معناه أنّ الصبر على فقده و
مصابه ليس جميلا