قال الشارح المعتزلي «ص 67 ج 18 ط مصر»:
و اعلم أنّه قد ورد في الحديث عن النبيّ 6: «كلّ حلف كان في
الجاهليّة فلا يزيده الاسلام إلّا شدّة» و لا حلف في الاسلام، لكنّ فعل أمير
المؤمنين 7 أولى بالاتّباع من خبر الواحد- إلخ.
أقول: هذه
الجملة تدلّ على أنّ ما ذكره الرضيّ ; في نهجه كان معلوم الصدور حتّى عند
أمثال أبى الحديد المتأخّر عن عصره بما يقرب من قرنين فتدبّر.
الترجمة
عهد نامهاى
كه آن حضرت ميان قبيله ربيعه و يمن بخط خود نوشته و از خط ابن هشام كلبي نقل شده
است.
اينست آنچه
همه أهل يمن از شهري و بياباني و ربيعه از شهري و بياباني بر آن اتّفاق كردند:
1- همه بر
قانون قرآن و پيرو آنند و بدان دعوت كنند و بدان دستور دهند و هر كس بدان دعوت كند
او را اجابت كنند، آنرا بهيچ بها نفروشند و از آن بدلى نگيرند و بجاى آن نپسندند.
2- همه همدست
و متّفق باشند در برابر كسى كه مخالف اين قرار باشد و آنرا وانهد و ياور همديگر
باشند در اين باره و كلمه آنها يكى باشد.
3- عهد و
پيمان خود را بخاطر گله از همديگر يا خشم كسى يا قصد خوار كردن مردمى مردم ديگر را
يا بدگوئي و دشنام دادن بهمديگر نشكنند.
4- مسئول اين
عهد و پيمانست هر كدام حاضر مجلس هستند و هر كدام غائب هستند از نادان و دانا و
بردبار و جاهل آنان.
سپس عهد و
ميثاق خداوند بعهده آنها است كه بايد رعايت كنند، براستى كه عهد خداوند مسئوليّت
دارد و مورد بازپرسى است.