responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة نویسنده : هاشمى خويى، ميرزا حبيب الله    جلد : 14  صفحه : 285

نمى‌كنى بر نفس خود بقرارى كه رحم ميكنى بر غير خود[1] هر آينه بسيار است كه مى‌بينى شخصى را در آفتاب پس بر او از رحمت سايه كنى، يا مى‌بينى شخصى بألم مبتلا شده مثل زخمى و بثره كه در مى‌آورد و مى‌سوزاند تن او را پس از ترحّم بر او گريه كنى، پس چه چيز صابر ساخته است ترا بر درد و مرض تو، و قوى كرده است ترا بر مصيبتهاى تو، و خرسند كرده است ترا از گريستن بر نفس خود كه بچنين بلا گرفتار است و آن عزيزترين جانهاست بر تو و چگونه بيدار نمى‌كند ترا ترس شبيخون خشمهاى خدا و حال آنكه در آمده بسبب معاصى در ورطه مسالك سطوات او تعالى.

پس دوا پذير از اين درد سستي كه در دل مرده دارى بجدّ و جهد و قوّت عزمي و از خواب غفلت كه در چشم گران خواب دارى به بيدارى و هشيارئى، و باش خداى را فرمان برنده و بياد او انس گيرنده، و ممثل گردان پيش نظر خويش در حالى كه روى گردانيده از خداوند تعالى اقبال او را بر تو، مى‌خواند ترا بعفو خود، و مى‌پوشاند تو را بفضل خود، و تو روى گردانيده از او بسوى غير او و اقبال نمى‌كنى بر او.

پس بلند است خداى توانا چه حليم است، و پستى بنده ضعيف چه دليرى بر معصيت خدا و حال آنكه در پناه عفو او اقامت كننده، و در فراخى فضل او گردنده و رونده، پس منع نكرد ترا با اين حال از فضل خود، و ندريد از تو پرده عفو خود را بلكه خالى نبودى از آثار لطف او يك چشم زدن در نعمتى كه احداث ميكند براى تو، يا بدئى كه مى‌پوشد بر تو، يا بلائي كه بازميگرداند از تو- با نافرمانى- پس چه گمان دارى بأو تعالى اگر اطاعت كنى او را.

و بخدا قسم اگر آنكه اين صفت در دو شخص موافق در قوّت يكسان در قدرت مى‌بود و اين معامله با مثل خود بشرى مى‌كردى هر آينه بودى تو أوّل حكم كننده بر خود بأخلاق نكوهيده و أعمال ناپسنديده، و حق مى‌گويم نه دنيا تو را فريب‌


[1]- چون تتمه ترجمه در أصل نسخه بياض بود لذا ما بقيه آنرا از شرح نهج البلاغه فاضل متبحر ملا صالح قزويني قدّس اللّه روحه نقل كرديم.« مصحح».

نام کتاب : منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة نویسنده : هاشمى خويى، ميرزا حبيب الله    جلد : 14  صفحه : 285
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست