و بدانيد كه بتحقيق بندگان خدا كه از
ايشان طلب حفظ علم او شده حفظ ميكنند آن علمى را كه لازم الحفظ و از قبيل اسرار
است، و جارى ميكنند چشمهاى آن علمى را كه بايد بمردم اظهار نمود از قبيل تكاليف و
احكام، وصلت مىكنند ايشان با يكديگر با نصرت و يارى، و ملاقات ميكنند با آشتى و
محبّت، و سيراب مىكنند يكديگر را با كاسه سيراب كننده علم و معرفت، و باز
مىگردند با سيرابى مخلوط نمىشود باعتقادات ايشان شك و شبهه، و نشتابد بسوى ايشان
غيبت كنندگان بجهت طهارت نفوس ايشان، بر اين أوصاف بسته و عقد كرده است خداى تعالى
خلقت و اخلاق ايشان را پس بالاى اين عقد خلقى و خلقتى با همديگر در مقام محابه
مىباشند و بسبب آن در مقام وصالند، پس هستند ايشان در زيادتي مرتبه و تفاوت درجه
نسبت بسايرين مثل زيادتى تخم نسبت ببقيّه آن در حالتى كه امتياز داده است او را
خالص گردانيدن و پاكيزه كرده او را تميز كردن.
پس بايد قبول
نمايد مرد كرامت را بسبب قبول اين صفات، و بايد بپرهيزد از مرگ با شدّت پيش از
حلول آن، پس بايد نگاه كند مرد در كوتاهى روزگارش و كمى درنگش در منزلى تا آنكه
بدل كند بان منزل منزل ديگر را، پس بايد كارى كند از براى مكان رجوع خود، و از
براى علامات محلّ انتقال خود.
پس خوشحالى
از براى صاحب قلب با سلامتى است كه اطاعت كرد كسى را كه هدايت كند او را، و
بيگانگى كرد از كسى كه هلاك نمايد او را، و رسيده راه سلامت را بسبب نصرت و يارى
كسى كه صاحب بصيرت كرد او را، و اطاعت هدايت كننده كه امر كرد او را و مبادرت نمود
بهدايت پيش از آنى كه بسته شود درهاى آن، و بريده شود اسباب آن، و طلب نمود گشودن
در توبه را، و ازاله نمود گناه را پس بتحقيق كه اقامه شد براه حق و هدايت شد بر راه
راست