حق و گوديهاى او است، و دريائيست كه
نمىتواند بكشد آب آن را آب كشندگان و چشمهائيست كه تمام نمىكند آب آنرا آب
بردارندگان، و سرچشمههائى است كه ناقص نمىنمايد آن را واردان، و منزلهائيست كه
گم نمىكند راه آن را مسافران، و علامتهائيست كه نابينا نمىشود از آنها سير
كنندگان، و تلهائيست كه تجاوز نمىنمايد از آنها قاصدان.
گردانيد
خداوند آن را سيرابى از براى تشنگى عالميان، و بهار از براى قلبهاى فقيهان، و
راههاى روشن از براى طرق صالحان، و دوائى كه نيست بعد از آن دردى، و نورى كه نيست
با وجود آن ظلمتى، و ريسمانى كه محكم است جاى دستگير آن، و پناهگاهى كه مانع است
بلندى آن، و عزيزى از براى كسى كه آنرا بجهت خود دوست اخذ نموده باشد، و أمن امان
أز براى كسى كه داخل آن شود و هدايت از براى كسى كه اقتدا نمايد بان، و عذر از
براى كسى كه نسبت آنرا بخود بدهد، و برهان واضح بجهت كسى كه با آن تكلّم نمايد، و
شاهد صادق بجهت كسى كه مخاصمه نمايد با آن، و غلبه و ظفر براى كسى كه احتجاج كند
با آن، و بردارنده مر حاملان خود را، و مركب از براى كسى كه إعمال نمايد آنرا، و
علامت از براى كسى كه تفكر نمايد، و زره از براى كسى كه طالب سلاح باشد، و علم
كامل كسيرا كه حفظ كند آنرا، و حديث صحيح كسى را كه روايت نمايد، و حكم بحق از
براى كسى كه حكم نمايد.
و من كلام
له 7 و هو المأة و الثامن و التسعون من المختار فى باب الخطب
و هو مروىّ
في الكافي ببسط و اختلاف كثير تطلع عليه بعد الفراغ من شرح ما أورده السيّد (ره)
هنا