از جمله خطب
شريفه آن امام مبين است در ذكر مزيد اختصاص خود بحضرت رسول اللّه 6، و أولويّت خود بخلافت مىفرمايد:
و البته
دانستهاند مطلعان بأسرار رسالت كه مامور بحفظ آن بودند أز صحابه محمّد 6 اين كه بدرستى من ردّ ننمودهام بر خداى تعالى و بر رسول او هر ساعتى
فرمايش آنها را، و بتحقيق مواسات نمودم من با آن بزرگوار بنفس خودم در مواردى كه
پس برميگشتند در آنها شجاعان، و تأخير مىنمودند در آنها قدمها بجهت سطوت و شجاعتى
كه گرامى داشته بود خداى تعالى مرا بان.
و بتحقيق كه
قبض شد روح پر فتوح حضرت رسالتماب 6 در حالتى كه سر
مبارك او بالاى سينه من بود، و بتحقيق كه سيلان نمود نفس نفيس آن بر گزيده
پروردگار در دست من، پس كشيدم من آن را بر روى خودم.
و بتحقيق
مباشر شدم غسل آن سيّد أبرار را 6 در حالتى كه ملائكه
معين من بودند، پس ناله نمود خانه و اطراف خانه، جماعتى هبوط مىكردند و جماعتى
عروج مىنمودند، و مفارقت نكرد قوّه سامعه من از صوت ايشان، نماز مىكردند بر آن
تا اين كه دفن كرديم و پنهان نموديم آن برگزيده ناس را در قبر خود پس كيست كه أولى
باشد بأوأز من در حالت زندگى او و در حالت مردگى او؟ پس بشتابيد بر بصيرتهاى
خودتان و بايد كه با صدق رفتار نمائيد در جهاد دشمن خودتان.
پس قسم
بپروردگارى كه نيست معبود بحقى غير از او، بدرستى كه من بر راه راست حقّم و بدرستى
كه ايشان بر محلّ لغزش باطلند، مىگويم آن چيزى را كه مىشنويد و طلب مغفرت ميكنم
از پروردگار عزّ و جلّ از براى خود و از براى شما