پس مراد آن حضرت يا بيان يك امر غيبي است و آن اينكه سلطنت منصور پايان نپذيرفته است، يا بيان اين نكته است كه جنگ با پادشاهان متوقف بر تهيه مقدمات بسياري است ; چرا كه شكست دادن پادشاهان پس از محكم كردن پايه هاي حكومتشان امر بسيار مشكلي است، همانند متلاشي كردن كوه كه بر صرف امكانات و نيروي بسيار متوقف است .

باز بيانگر اين است كه اگر در مقابل پادشاهان شكستي روي داد و پيروزي بر آنان به دست نيامد، نبايد موجب نااميدي و يأس شود، چرا كه رزمنده گاهي به پيروزي مي‌رسد و گاهي شكست مي‌خورد; زيرا طبيعت جنگ مقتضي همين معناست . در هر صورت روايت نمي خواهد بفرمايد شكست دادن پادشاهان محال است ; چرا كه روشن ترين دليل بر امكان هر چيز وقوع آن است .

4 - سفياني كيست ؟

در قسمت آخر روايت، امام (ع) علامت حتمي قيام و فرج اهل بيت (ع) را خروج سفياني بيان نموده است . (احتمال داده مي‌شود اين يك خبر غيبي باشد كه امام (ع) از ظهور حضرت حجت و خروج سفياني خبر مي‌دهد) ولي بعضي سفياني را "سفياتي" به تاء دو نقطه خوانده اند و گفته اند: سفياتي اشاره است به انقلاب جهاني ماركسيستي، و پيدايش ماركسيسم را همان جريان سفياتي دانسته اند.[ از آن رو كه مركز اصلي ماركسيسم اتحاد جماهير سوفيتي است ].

برخي ديگر گفته اند: سفياني اسم شخص خاصي نيست، بلكه كسي كه منسوب به بني اميه و ابوسفيان باشد سفياني است . (طبق اين تعبير به صدام هم مي‌شود گفت سفياني، به خاطر اينكه تكريتي است و مي‌گويند كه تكريتي ها از نسل بني اميه اند). اين احتمال بعيد به نظر مي‌رسد، چون كه سفياني اشاره به يك شخص است نه يك جريان و مرام ; و در بعضي از روايات هم به نام "عثمان بن عنبسه" از او ياد شده است . والله اعلم .

6 - روايت ابي بصير

صحيحة ابي بصير عن ابي عبدالله (ع) قال : "كل راية ترفع قبل قيام القائم فصاحبها طاغوت يعبد من دون الله عزوجل .[1]

ابي بصير از امام جعفر صادق (ع) روايت مي‌كند كه فرمود: هر پرچمي كه قبل از

---