نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 637
اين جمله ميفهماند كه آل محمد نعمتي داشته اند، كه همان حفظ دين و تفسير
و توضيح دين بوده، و تا آخر مردم همه زير بار اين نعمت اند و آل پيغمبر ولي نعمت
مردم هستند.
"هم أساس الدين ، و عماد اليقين"
(آل محمد6 پايه دين و ستون يقين هستند.)
ستون يقين همان منطق است، براي رسيدن به يقين منطق حقي لازم است و
منطق حق پيش آل محمد6 بوده است .
"اليهم يفئ الغالي، و بهم يلحق التالي" يا "يلحق التالي"
(كساني كه در حق آل پيامبر غلو كرده اند بايد از غلو دست بردارند و به آنان برگردند، و آنهايي
كه در حق آنان كوتاهي كرده اند و عقب افتاده اند بايد به آنان برسند.)
كساني كه با قافله اي همسفر هستند بايد همراه قافله باشند، اگر جلو بيفتند يا
عقب بيفتند مواجه با خطر ميشوند، بايد خود را به قافله برسانند و از آن
فاصله نگيرند. آل پيغمبر مسير حق را طي ميكنند، آنهايي كه غلو ميكنند و از آنها
جلو ميافتند بايد برگردند; ائمه (ع) كساني را كه در حق پيغمبر6 يا علي (ع)
غلو ميكردند طرد ميكردند و جلوي غلات را ميگرفتند. در حديث است كساني
آمدند و ادعا كردند علي خداست، حضرت علي (ع) دستور داد آنان را سوزاندند.[1]
پس آن كه از ائمه جلو افتاده "غالي" است و بايد به طرف ائمه برگردد و آن كه عقب
افتاده "تالي" است و بايد خود را به ائمه برساند تا از هلاكت نجات يابد. در حقيقت
حضرت، آل نبي را تشبيه به قافله متشكلي كرده كه مقتدر است و ابزار دفاع دارد،
و هر كس از اين قافله جلو بيفتد يا عقب بيفتد در خطر است، پس اگر جامعه
[1] اختيار معرفة الرجال (رجال كشي) چاپ دانشگاه مشهد، ص 106 درباره عبدالله بن سبا، و ص 109 درباره هفتاد نفر كه ادعاي غلو كردند و حضرت علي 7 آنان را در آتش سوزاند; همچنين مراجعه شود به بحارالانوار، ج 25، ص 261 تا 327، باب نفي الغلو في النبي و الائمة :
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 637