responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي    جلد : 1  صفحه : 464
هم داري ؟ گفت : آري، پرسيدم : با آن چه كار مي‌كني ؟ گفت : به وسيله آن صداها را مي‌شنوم، پرسيدم : آيا قلب هم داري ؟ گفت : آري، پرسيدم : با آن چه كار مي‌كني ؟ گفت : به وسيله قلب آنچه توسط جوارح و اعضاي مختلفم به من مي‌رسد تميز و تشخيص مي‌دهم و اگر شكي و ترديدي باشد قلب آن را از بين مي‌برد. پرسيدم : آيا اين اعضاء و جوارح شما را از قلب بي نياز نمي كنند؟ گفت : نه، پرسيدم : چطور با اين كه همه اعضاء و جوارحت سالم اند و كار ادراكات تو را انجام مي‌دهند؟ گفت : فرزندم هرگاه يكي از اعضاء و جوارح من در كار خود نظير شنيدن، ديدن، بوييدن و غيره شك نمود آن را به قلب ارجاع مي‌دهد و قلب حقيقت آن را تشخيص و تميز مي‌دهد و قلب خطاهاي جوارح و اعضاء را مشخص مي‌كند. پرسيدم : پس فايده قلب تشخيص خطاهاي جوارح است ؟ گفت : آري، پرسيدم : بنابراين وجود قلب براي انسان لازم است ؟ گفت : حتما لازم است براي اين كه حكم باشد بين اعضاء و جوارح، پرسيدم : خداوند براي كشور بدن تو يك رييس و حكم و امامي كه بين كارهاي جوارح و اعضاي تو حق را از باطل و خطا را از صحيح تشخيص دهد قرار داده است، اما براي جامعه بشري يك حكم و امام و پيشوايي قرار نداده است كه در خطاها و مشكلات و شك و ترديدها و اختلافات خود به او مراجعه كنند؟![1]

مفاد استدلال هشام همان مفاد دليل عقلي بود كه پيش از اين يادآور شديم . و بر اساس آن خداوند در هر زماني براي مردم يك حجت و پيشوايي دارد، خواه پيامبر باشد يا كتاب و يا امام . از اين رو در اينجا حضرت علي (ع) در عبارت نهج البلاغه كه موضوع بحث ماست اين چنين فرمودند:

"و لم يخل سبحانه خلقه"

(و خداي سبحان هيچ گاه خلق خودش را خالي نگذاشته است .)

[1] اصول كافي، ج 1، ص 169
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي    جلد : 1  صفحه : 464
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست