نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 434
ظهورهم ذريتهم و اشهدهم علي انفسهم الست بربكم قالوا بلي)[1] را بر همين
معنا حمل كرده اند.
اشكال سيد مرتضي
ولي بعضي از بزرگان كه در رأسشان سيد مرتضي علم الهدي (ره) است در كتاب
"غرر و درر"[2] وجود چنين عالمي را به اين نحو كه انسانها به صورت مورچگان
به نحو تفصيل موجود شده باشند و چنين استشهادي از طرف خداي تبارك و تعالي
شده باشد منكر شده و ميفرمايد: اين آيه شريفه مربوط به خلقت انسانها در همين
عالم است به همين نحو كه الان وجود دارد، و اين اقرار گرفتن خداوند متعال كه
در جمله (الست بربكم) آمده و اعتراف مردم به (بلي) در لفظ نيست .
خداوند كلامش همان فعلش است، همين كه خدا خلقت ما را جوري قرار داد
كه در فطرتمان احتياج به يك مبدئي را احساس ميكنيم، همين معنا اشهاد خداوند
است ; و اقرار ما همان فطرت ماست و فطرت ما در حقيقت زبان حال ماست و
چون ما اقرار به احتياج خودمان داريم لازمه اقرار به احتياج، اقرار به محتاج اليه
است ; چون احتياج ارتباط بين محتاج و محتاج اليه است، در حقيقت اقرار به لازم
اقرار به ملزوم است .
اشكالي كه ايشان دارند اين است : اين كه شما ميگوييد در عالم ذر افراد به
صورت مورچگان بودند از دو صورت خارج نيست : يا در آن حال عالم و عاقل
بودند يا نبودند، اگر در عالم ذر كه به صورت مورچگان آنها را در آوردند فهم و شعور
و ادراك داشتند پس انسان بودند، اينجا ميگوييم آن اقرار و اعتراف وقتي به
درد ميخورد كه آن را فراموش نكنند و ما آن را فراموش كرديم، در اين صورت اين