نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 364
درختان باغ بي ممانعت بخور، اما از درخت "معرفت نيك و بد" زنهار نخوري ; زيرا
روزي كه از آن خوردي هرآينه خواهي مرد" به اصطلاح گفت : سراغ درخت عقل و
تميز نرو. حالا من صحت و سقمش را كار ندارم . و در باب سوم ميگويد: "و مار از
همه حيوانات صحرا كه خداوند خدا ساخته بود هوشيارتر بود و به زن گفت : آيا
خدا حقيقت گفته است كه از همه درختان باغ نخوريد؟ زن به مار گفت : از ميوه
درختان باغ ميخوريم، لكن از ميوه درختي كه در وسط باغ است خدا گفت از آن
نخوريد و آن را لمس مكنيد مبادا بميريد، مار به زن گفت : هرآينه نخواهيد مرد بلكه
خدا ميداند در روزي كه از آن بخوريد چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف
نيك و بد خواهيد بود، و چون زن ديد آن درخت براي خوراك نيكوست و به نظر
خوش نما و درختي دل پذير و دانش افزا، پس از ميوه اش گرفته بخورد و به شوهر
خود نيز داد و او خورد، آنگاه چشمان هر دوي ايشان باز شد و فهميدند كه عريانند،
پس برگهاي انجير به هم دوخته سترها براي خويشتن ساختند".
ظاهر قرآن در سوره اعراف اين است كه آنها لباس داشتند و لباسشان ريخت، اما
ظاهر تورات اين است كه : "آدم و زنش هر دو برهنه بودند و خجلت نداشتند و بعد
از خوردن از آن درخت فهميدند كه عريانند" به هرحال تورات ميگويد: "خداوند
خدا او را از باغ عدن بيرون كرد تا كار زميني را كه از آن گرفته شده بود بكند".
عمده تفاوتي كه بين تورات و قرآن هست اين است كه در تورات نامي از شيطان
نيست و به جاي آن مار ذكر شده است، و از طرفي اين كه ملائكه مأمور شدند براي
آدم سجده كنند و شيطان تخلف كرد مطرح نيست، و بهشت را هم تعبير كرده است
كه باغي در عدن بوده است .
نكات قابل ذكر ديگري در داستان حضرت آدم (ع)
يكي از مسائل مورد بحث اين است كه اگر شيطان از بهشت رانده شد و آدم
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 364