responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي    جلد : 1  صفحه : 356
كه شيطان جزء ملائكه بوده، زيرا ظاهر استثناء اين است كه متصل باشد، يعني مستثني جزء مستثني منه و از جنس آن باشد، ولي از اين ظاهر بايد دست برداشت ; زيرا اولا ساختمان وجودي ملائكه طوري است كه اصلا معصيت نمي كنند و لذا مسأله ثواب و عقاب هم در مورد ملائكه وجود ندارد; زيرا ثواب و عقاب مربوط به موجودي است كه به حسب ساختمان وجودي داراي شهوت و غضب است و مي‌تواند به اختيار خود گناه كند يا اطاعت نمايد، و قرآن در مورد ملائكه مي‌فرمايد: (لايعصون الله ما أمرهم)[1] ملائكه هيچ گاه دستورات الهي را عصيان نمي كنند و از او نافرماني ندارند.

ثانيا صريح آيه شريفه (كان من الجن ففسق عن أمر ربه)[2] شيطان از نوع جن بود و از دستور پروردگارش سرپيچي نمود، اين است كه شيطان از جنس جن بوده، و از قرآن به خوبي استفاده مي‌شود كه جن و ملائكه و انسان سه نوع موجود مختلف و متمايز مي‌باشند.

ثالثا از روايات زيادي استفاده مي‌شود كه شيطان رهبر قوم خودش بوده كه آنها جن بودند و به دليل عصيان پروردگار هلاك شدند، ولي شيطان كه آن موقع مطيع پروردگار بود ارتقاء درجه داده شد و داخل جمع ملائكه شد و آنها خيال مي‌كردند از جنس خودشان است، و پس از جريان حضرت آدم و سجده نكردن شيطان سر او فاش شد و معلوم شد كه از جنس ملائكه كه مطيع خدا هستند نيست .[3]

لذا بايد گفت استثناء مذكور در آيه : (فسجد الملائكة كلهم اجمعون، الا ابليس)[4] منقطع است ; يعني مستثني جزء مستثني منه و از جنس آن نيست، ولي

[1] سوره تحريم، آيه 6
[2] سوره كهف، آيه 50
[3] تفسير علي بن ابراهيم، ج 1، ص 36; و منهاج البراعة، ج 2، ص 69 به بعد
[4] سوره حجر، آيات 30 و 31
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي    جلد : 1  صفحه : 356
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست