نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 317
تفاوت ابزار ادراكات در بيداري و خواب
وسيله كار قوه باصره چشم، و وسيله كار قوه سامعه گوش است . البته انسان در
عالم طبيعت و ماده به اين ابزار احتياج دارد، وقتي كه خواب است ديگر از گوش
نمي شنود ولي قوه سامعه اش به كار است ; مثلا خواب ميبيند در يك باغ است و
صداي آواز هم ميشنود، در صورتي كه گوش طبيعي نمي شنود، و يا خواب ميبيند
كه با دست ميوه ميچيند و ميخورد، در حالي كه دستش بي حركت است .
حواس باطني وقتي به اين ابزار احتياج دارند كه بخواهند با عالم ماده و طبيعت
تماس بگيرند، اما باغي كه در خواب ميبينيم از عالم مثال است و در آنجا انسان
احتياج به ابزار طبيعي ندارد، بلكه به ابزار مثالي كه از سنخ همان عالم است احتياج دارد.
"و جوارح يختدمها"
(و داراي جوارح و ابزار مادي است كه آنها را به كار ميگيرد.)
"جوارح" جمع "جارحة" است و مراد تمام ابزار طبيعي است نيست .
"و أدوات يقلبها"
(و اعضايي كه در اختيار او باشد و تصرف او را بپذيرد.)
"ادوات" جمع "ادات" است، "ادات" يعني آلتي كه انسان در انجام كاري از آن
استفاده ميكند; مثلا انسان از گوش و چشم خود استفاده ميكند. اين دو عبارت
تقريبا يكي است و عطف تفسيري است .
تا اينجا حضرت اعضاء و جوارح و قواي مدركه جزئي را نيز كه احساسات
جزئي با آنها انجام ميشود ذكر فرمود.
قوه عاقله
"و معرفة يفرق بها بين الحق و الباطل"
(و شناختي كه بدان حق را از باطل جدا كند.)
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 317