نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 263
"ترد أوله الي آخره"
(باد اول آب را ميبرد تا آخرش .)
يعني از اين طرف آب را ميزد ميرفت تا آن طرف، و از آن طرف به اين طرف .
اين تعبير با حركت دوراني مناسب است، كه مثلا ماده مذاب شايد حركت دوراني
داشته باشد.
"و ساجيه الي مائره"
(و آب ساكن را به طرف متحرك آن ميبرد.)
"ساجي" اسم فاعل است، "سجي" به معناي "سكن" است ; و "مائر" اسم فاعل
است به معناي متحرك .
قرآن ميفرمايد: (و الليل اذا سجي)[1] سوگند به شب وقتي كه سكون پيدا كرد.
حضرت ميفرمايد: آب ساكن را به حركت در ميآورد به طرف متحرك آن
"حتي عب عبابه" تا اين كه بالاي آب خيلي ارتفاع پيدا ميكرد و آب بالا ميآمد و
روي هم قرار ميگرفت و اين مقدمه بود كه به كف برسد.
"حتي عب عبابه"
(تا اين كه كفها بالا آمد.)
"عب" به معناي "ارتفع" يعني تا اين كه بالا آمد، مراد از "عباب" اين است كه
ارتفاع پيدا كرد.
نظريه جديد خلقت زمين، و مقايسه آن با نهج البلاغه
"و رمي بالزبد ركامه"
(و آب متراكم كف انداخت .)
"ركام" يعني آن كه متراكم است، منظور اين است كه قسمتي كه روي هم