نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 261
معمولي كه آبستن هستند دائمي نيستند، ولي اين باد دائما وجود داشت .
"ادام مربها" يعني خداوند ادامه داد ملازم بودن اين باد را با آب، يعني اين باد با آب
همواره دوام داشت، مثل بادهاي دنيا نبود كه گاهي بوزد و گاهي بايستد. اين نيروي
محركه هيچ وقت وقوف و وقفه نداشت، دائما آب را به هم زد تا اين كه كف
درست شد; و عرض كردم كه ممكن است مراد از باد همان نيروي محركه اي باشد
كه آبها را به هم ميزند - مثل نيروي گريز از مركز و يا نيروي گريز به مركز -
و ممكن است كه واقعا باد بوده است، ولي نه از سنخ بادهاي معمولي . به هرحال
نيرويي بوده است كه اين ماده مذاب را به حركت درآورده است .
تمايز اين باد با بادهاي معمولي شناخته شده
"و أعصف مجراها"
(و خداوند جريان اين باد را تند و سخت قرار داده است .)
"مجري" اسم مكان و همچنين مصدر است كه اينجا به معناي مصدري
ميباشد.
اين باد از بادهاي معمولي دنيا نيست، زيرا بادي است كه ميخواهد از آن
آسمانها و زمين خلق شود و ماده مذاب را به حركت آورد.
"و أبعد منشاءها"
(و مبدأ اين باد هم معلوم نيست و خيلي دور بوده است .)
"منشاء" اسم مكان است، بادهاي معمولي را ميگويند مثلا از شمال ايران
شروع شد تا شمال تركيه ادامه داشت، اما اين باد از آن بادهايي است كه مبدأ اولي
آن به اراده خدا ميرسد و خدا مبدأ و محل نشو و نمو آن را دور قرار داده است .
حالا بادي به اين عظمت چه نقشي دارد؟ نقش آن اين است كه اين باد آب را
به هم بزند و به حركت درآورد.
نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 261