نام کتاب : درسهايي از نهج البلاغه نویسنده : منتظري، حسينعلي جلد : 1 صفحه : 135
مختلفي وارد شده اند كه به صورت اجمال يادآور ميشويم .
چرا متكلمين را متكلمين ميگويند؟
متكلمين يك دسته از علماي اسلامي هستند كه در اصول دين بحث ميكردند،
و علت اين كه به آنها متكلمين ميگويند اين است كه اولين مسأله از مسائل اسلامي
كه ميان آنها مورد بحث قرار گرفت و در آن سر و صدا پيدا شد كلام خدا بود،
بحث ميكردند آيا كلام خدا حادث است يا قديم، البته اين مسأله اكنون براي ما
مسأله بسيار واضح و روشني است، ولي بدانيد كه تاريخ اسلام حكايت ميكند از
اين كه حدود دويست سال علماي اسلامي مخصوصا اهل سنت در اين معني
نزاع داشتند. اشاعره ميگفتند كلام خدا قديم است و معتزله ميگفتند كلام خدا
حادث است . جنگها و كشتارها راجع به اين مسأله شد و علمايي به زندانها افتادند.
سياستهاي اموي و عباسي هم به اين مسأله دامن ميزدند، و الان ميفهميم بيشتر به
همين علت بوده كه سر علما را به مسائلي كه دور از سياست باشد بند كنند تا اين كه
رفتار خلفا كه بر خلاف مباني اسلام بود مورد توجه آنها قرار نگيرد. نقل ميكنند
وقتي كه مسلمانها بر قسطنطنيه مستولي شدند ارتش اسلام وارد كليسايي شدند،
مشاهده كردند در آنجا علماي مسيحي به جاي آن كه از كشور خود دفاع كنند
بحث ميكردند كه آيا جنبه لاهوت حضرت عيسي به دار زده شد يا ناسوتش !
به هرحال چون اولين مسأله اي كه مورد بحث واقع شد كلام خدا بود به
بحث كنندگان در اصول دين گفتند: متكلمين، و قرآن هم ميگويد: (كلم الله موسي
تكليما)[1] خدا با موسي سخن گفت، يك عده ميگفتند كلام خدا قديم است چون
خدا نمي شود محل حوادث باشد; عده ديگر ميگفتند آخر چطور ميشود كلام
خدا قديم باشد، خدا كه با موسي حرف ميزند كلامش امر حادثي بود.