نام کتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى نویسنده : مهدى لطفى جلد : 1 صفحه : 84
فرزندش نمار ميت را بجاى آوردند. درحالىكه
قطرات اشك تضرع را در برابر خداوند در نماز، نثار جنازه فرزندى كردند.
از مطالب قابل توجه، كيفيت تشييع پيكر آن مرحوم مىباشد كه نقل
مىكنند جمعيت زيادى در آن شركت داشتند و شعارهاى دينى و سياسى در اين تشييع بسيار
بود. از جمله مكرر گفته مىشد: «تصادف دروغ است، مهدى ما را كشتند.» و از جمله
شعار «مرگ بر شاه» آن روز براى اولينبار گفته شد. و جرأت و تهور مردم آن روز
كاملا بروز كرده بود و مكرر اين شعارها را مىگفتند. و اين موجب بارور شدن
ريشههاى انقلاب شد.
پدر در سوگ فرزند
مرجع جهان اسلام در اين جريان مراحل ايمان و صبر و شكيبائى خود را
كاملا نشان دادند و اهل خانه و مخدرات را به صبر و آرامش دعوت مىكردند. هنگامى كه
خبر درگذشت فرزندش را به ايشان ابلاغ كردند. فرمودند: «انّا للّه و انّا اليه
راجعون خدايا نه فقط شاكرم بلكه ممنونم كه فرزندم در راه تو جان داد.»
يكى از منسوبين ايشان نقل مىكند: شب بعد از حادثه و قبل از ورود
جنازه به قم شب عجيبى بود نصف شب متوجه شدم كه مرجع داغديده روى سكوى حيات آمده و
مشغول نماز و عبادت مىباشند و مدت مديدى را به عبادت مشغول بودند. در روز حادثه
بزرگان و علماء و مراجع و ديگران مىآمدند براى عرض تسليت و ايشان مشغول ذكر خدا
بودند و گاهى قطرات اشك از چشمانش جارى مىشد.[1]
به دنبال وقوع اين حادثه جانسوز تلگرافهاى متعددى از شهرهاى مختلف و
از داخل و خارج كشور بعنوان تسليت مرجع شيعه واصل گرديد. تلگرافى نيز از ناحيه آيت
اللّه العظمى خمينى به قم مخابره شد. بعضى از سران آن روز حكومت هم تلگرافى كردند
كه علىرغم انتظارشان با جواب كوبنده زعيم عاليقدر مواجه گرديدند.