responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى نویسنده : مهدى لطفى    جلد : 1  صفحه : 361

اين ارتجاع نيست اما آيه شريفه كه مى‌فرمايد: «اولادهاى خود را نكشيد» اين را ارتجاع مى‌دانند. خواسته روحانيت قرآن و احكام اسلام است. قرآن كه خمر را حرام دانسته است اگر ما بخواهيم بگوئيم خمر حرام است اين را ارتجاع مى‌دانند. امّا آزاد بودن خمر، ماليات گرفتن از آن و آزادانه بفروشند و بخرند و كسى متعرض آنها نشود ارتجاع نيست. ميگسارى، اربده و ... اينها ارتجاع نيست. لكن بخواهند خمر نخورند عقلشان زائل نشود .... اين ارتجاع است!

مى‌گويند مثلا: زن اگر حيا و عفت و عصمت خود را حفظ كند اين ارتجاع است امّا اگر مثل زمان جاهليت كه اين‌گونه مسائل نبوده، بدون حجاب مخلوط شوند و با هم گلاويز شوند- اسقاط جنين هم كه مانعى ندارد- اين ارتجاع نيست. كه مثل حيوانات با هم آميزش داشته باشند. امّا اگر مثل انسان عقد نكاح داشته باشند و تشكيل خانواده و اجتماع مقدس دهند اين ارتجاع است؟! نمى‌دانم اين چه مسلكى است؟ و چگونه از الفاظ معانى بالعكس را اراده مى‌كنند؟! در هر حال اين مفاسد زياد است هر حكمى را كه انسان مطابق احكام قرآن بخواهد بيان بكند كه اينها يا عملا بر خلافش رفته‌اند يا حتى قانون بر خلافش جعل كرده‌اند احكام قرآن را مى‌گويند ارتجاع نيست. مثلا خداپرستى اسمش ارتجاع است اما آتش‌پرستى ارتجاع نيست. و آتش‌پرستها را در مجلات غالبا تجليل مى‌كنند.!

در لوايحى كه تصويب كردند بحمد اللّه تمام علما روسفيداند زيرا هيچ‌كس با اينها مساعدت نكرد حتى چندان به نظر ندارم آنهايى هم كه منسوب به خودشان بودند برنامه‌هاى آنها را تصويب كرده باشد. البته شأن عالم اين است كه احكام را بيان كند و حفظ احكام كند وظيفه ماست كه در بيان احكام محكم بايستيم و نگذاريم حكم خدا بر خلاف جلوه داده شود. خمر خوردن يك مطلبى است خمر را حلال دانستن مطلب ديگر است اگر كسى بخواهد بگويد خمر حلال است ما ناچاريم كه بگوئيم حرام است.

ديگر نمى‌توانيم در اين جهت صبر كنيم و همچنين در هر يك از احكام قرآن، و بحمد اللّه در همه‌جا همه علماء احكام را بيان مى‌كنند و نمى‌گذارند فراموش شود.

نام کتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى نویسنده : مهدى لطفى    جلد : 1  صفحه : 361
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست