responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى نویسنده : مهدى لطفى    جلد : 1  صفحه : 230

«حسين كشتى نجات است»

فرد موثقى نقل كرد در شب فوت آقا شخصى در خواب مى‌بيند كه يك جاى وسيعى است و آب همه‌جا را فراگرفته است و باران شديدى مى‌بارد. و همه گرفتار غرق هستند، و گويا اين جريان تصويرى از مرگ و قيامت است. مرحوم آيت اللّه گلپايگانى هم آنجاست. از آقا سؤال كردم شما چه كرديد و چگونه نجات يافتيد. فرمودند: «ما بر كشتى حسين نشستيم و رستيم.»

اين جواب زحمات ايشان در دربار امام حسين و كوشش وى در زنده نگه داشتن نام امام حسين عليه السّلام مى‌باشد. و اثرات همان اشكهاى خالصانه‌اى بود كه در مصيبت جدش از چشمان مباركش جارى شده بود. آرى هل جزاء الاحسان الّا الاحسان يكى از آقايان تهرانى گفتند، شب قبل از رحلت حضرت آيت اللّه در عالم رؤيا ديدم كه يك قبرى در داخل ضريح حضرت امام حسين مى‌كنند سؤال كردم اين قبر براى كيست؟ گفتند قبر آيت اللّه گلپايگانى است پرسيدم مگر ايشان فوت كرده‌اند؟ گفتند آرى، قرار است در اينجا مدفون شوند.

نام کتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى نویسنده : مهدى لطفى    جلد : 1  صفحه : 230
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست