responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى نویسنده : مهدى لطفى    جلد : 1  صفحه : 197

عريضه آيت اللّه العظمى گلپايگانى به امام زمان عليه السّلام‌

در اواخر جنگ تحميلى بين ايران و عراق درحالى‌كه مرتب آتش و بمب بر سر مردم مى‌باريد و مردم بى‌پناه به اطراف و دهات رفته بودند. و جمعى از مردم قم نيز به مسجد مقدس جمكران و اطراف آن پناه برده بودند. حضرت آيت اللّه العظمى گلپايگانى با جمعى از علماء و نزديكان، به مسجد جمكران مشرف شدند تا با توسل و عرض ادب به ساحت مقدس حضرت صاحب الزمان عليه السّلام براى رفع گرفتارى مسلمين مخصوصا ايران اسلامى دعا كنند. حقير [مؤلف كتاب شيفتگان ...] هم افتخار همراهى با ايشان نصيبم شد. معظم له عريضه‌اى را كه براى حضرت نوشته بودند به بنده دادند كه طبق دستور گل بگيرم و با دعاى مخصوص به خدمت حضرت حسين ابن روح در ميان آب بيندازم. حقير طبق دستور انجام دادم. و عرض كردم. آقا جان! امام زمان، اين نامه از طرف مرجع عاليقدر حضرت آيت اللّه العظمى گلپايگانى است مردم درحالى‌كه اطراف آقا را گرفته بودند، گفتند: يا صاحب الزمان! حاجت آقا را امشب برآورده فرما و همه گريه مى‌كردند و دعا مى‌كردند.

فردا صبح شخص مؤمن و صالح و عالمى به منزل آمد و گفت: من خوابى ديدم ولى مفهوم آن را ندانستم تصميم گرفتم پيش شما بيايم و جواب بگيرم. گفت: در عالم رؤيا ديدم شخصى به من فرمود: به آقاى گلپايگانى بگوئيد:، حضرت جواب شما را سه روز ديگر مى‌دهند. منتظر نتيجه بوديم. تا اين كه روز سوم اعلان آتش‌بس يك طرفه شد و جنگ تخفيف پيدا كرد و سرانجام جنگ تمام شد.[1]


[1]- عنايات حضرت مهدى، ص 316.

نام کتاب : نورى از ملكوت، زندگانى آيتاللّه العظمى گلپايگانى نویسنده : مهدى لطفى    جلد : 1  صفحه : 197
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست