سفر را مرجع نيلوفران برد
حذر كن نرگسان را داغ پژمرد
منم در اجتهاد سبز باران
به تقليد شقايق در بهاران
بهار فقه شيعه چون خزان شد
شقايق هم به رنگ ارغوان شد
گل باغ فقاهت جاودانى است
مرام لالهاش گلپايگانى است
گلى در جوش دريا موج خورده
كنار ساحل او ره سپرده
خيابان در خيابان اشك ديدم
درون كوچهها من زخم چيدم
خطيبان عمارى برده بر دوش
ز ماتم غرقه اشكند و مدهوش
سيه پوشند اما در خطر نه
جراحت پيشهاند و نيشتر نه