نام کتاب : خورشيد آسمان فقاهت و مرجعيت نویسنده : كريمى جهرمى، على جلد : 1 صفحه : 16
معظمله خاطراتى از اين دوران به ياد داشتند
از جمله خاطرهاى است كه در روز شانزدهم محرم 1405 قمرى در منزلشان ياد ميكردند و
مىفرمودند:
پدر ما كه ما را به مكتب فرستاده بودند كتاب حياة القلوب مجلسى را
داده بودند كه در مكتب بخوانيم.
و بنابراين، ايشان كتابى مانند حياة القلوب را در مكتب خوانده و
آموخته بودند.[1]
بارى در اثناء اين دوران بوده كه سايه پدر از سر فرزند برومند قطع
مىشود ليكن از همچنان به كار خود ادامه مىدهد.
قدس و تقوى از دوران كودكى
مشهور و مسلم است كه حضرت آية اللّه العظمى گلپايگانى از دوران كودكى
سخت پاىبند به آداب اسلامى بوده و آثار صلح و بزرگوارى از همان ايّام در اعمال و
طرز رفتارشان آشكار بوده است.
يكى از دوستان كه سيدى روحانى است براى اين جانب ميگفت:
مدّتى پيش، پيرمردى از گلپايگان به قم آمده بود و او راجع به مرجع
بزرگوار چنين اظهار مىداشت:
ايامى كه ايشان مكتب ميرفتند و پدر را هم از دست داده بودند چنان
بودند كه شاگردان مكتب هنگام ظهر ناهار و نانشان را روى هم ميريختند و يكجا با هم
ميخوردند ليكن ايشان جداگانه غذاى خود را مىخورد و هرچه اصرار ميكردند كه ايشان
هم با آنان باشد نمىپذيرفتند و ميگفتند: شايد پدرهاى آنان راضى نباشند. روزى
بچهها نان و غذاى او را برداشتند كه مجبور شود با آنها غذا بخورد
[1] در تاريخ مزبور، مطلبى را مربوط به حضرت يوسف
عليه السلام نقل كردند و نسبت به حياة القلوب دادند كه در ايّام كودكى خوانده
بودند.
نام کتاب : خورشيد آسمان فقاهت و مرجعيت نویسنده : كريمى جهرمى، على جلد : 1 صفحه : 16