نام کتاب : حضرت آيتاللّه العظمى حاج سيد محمد رضا گلپايگانى به روايت اسناد ساواك نویسنده : -- جلد : 3 صفحه : 627
شماره: 2047/ 312 تاريخ: 20/ 2/ 37
از: ساواك
به: تيمسار رياست شهربانى كشور شاهنشاهى
درباره: آيتاله سيدمحمدرضا گلپايگانى
برابر اطلاع نامبرده بالا به علت حمله قبلى در بيمارستان گلپايگانى
در قم بسترى[1] و قرار
است. آقاى سيد جعفر خوانسارى چند نفر پزشك متخصص از تهران به قم اعزام گردند.
مراتب جهت استحضار اعلام گردد.
رئيس سازمان اطلاعات و امنيت كشور
ارتشبد نصيرى 20/ 2/ 37
در صورت تصويب به شهربانى تلفنگرام شود
در پرونده 9292 بايگانى شود 21/ 2/ 37
نمايش تصوير
[1] ساعت چهار بعد از ظهر روز 19 ارديبهشت 1357
ناگهان مأمورين در خيابان ارم و خيابان چهارمردان به مردم بىدفاع حمله بردند.
جمعيت در خيابان چهارمردان بيشتر بود و چون منزل آيتاللّه گلپايگانى در آن خيابان
است مردم پناه به خانه معظمله بردند. مأمورين با كمال شقاوت و قساوت در تعقيب
آنها كه بيشتر طلاب و محصلين علوم دينى بودند هجوم به خانه آيتاللّه گلپايگانى
بردند و بدون اعتنا به شخصيت آن مرجع عاليقدر و حريم خانه ايشان پس از شكستن در
خانه معظمله وارد خانه شدند. نخست چند كپسول گاز اشكآور منفجر كردند و به دنبال
آن عده زيادى از طلاب علوم دينى، افراد مختلف از مسافر و مهاجر را مضروب نمودند.
آنگاه مأمورين كه تا بن دندان مسلح بودند وارد اندرون خانه آيتاللّه شدند. در آن
جا نيز گاز اشكآور شليك كردند و همه چيز خانه و از جمله كتابخانه شخصى آيتاللّه
را در هم ريختند، مدير دفتر آيتاللّه را به سختى كتك زدند و از هيچگونه فحاشى و
هتاكى نسبت به روحانيت و مراجع تقليد خوددارى نكردند. چون سقف حياط منزل به خاطر
مراسم سوگوارى( ايام فاطميه) پوشيده بود و منفذى وجود نداشت بر اثر گاز اشكآور
حال بسيارى از مردم بهم خورد. سعى همه بر اين بود كه خود را نجات دهند و از تنگنا
بگريزند. به همين جهت جمع كثيرى با وضعى رقتآور از نقاط مختلف حياط خانه به خارج
فرار كردند. حضرت آيتاله گلپايگانى كه شخصا شاهد اين وضع مصيبتبار و حمله
وحشيانه به خانه خود و مردم مسلمان و بىگناه و طلاب علوم دينى بودند دچار حمله
قلبى شدند و به بيمارستان منتقل شدند. ر. ك: نهضت روحانيون ايران، جلد 7 صص: 141 و
140
توضيح بيشتر را بر اساس گزارشهاى
ساواك در اسنادى كه در پى ميآيد بخوانيد.
نام کتاب : حضرت آيتاللّه العظمى حاج سيد محمد رضا گلپايگانى به روايت اسناد ساواك نویسنده : -- جلد : 3 صفحه : 627