نام کتاب : انديشه هاى فقهى- سياسى آيتاللّه العظمى گلپايگانى در عصر غيبت نویسنده : امامى، محمدمهدى جلد : 1 صفحه : 177
شاه براى اينكه «اصلاحات» نمايشى و غير قانونى خود را مردمى،
قانون و اسلامى بنماياند، نخست تلاش داشت كه از جايگاه و پايگاه علماى اسلامى در
ميان تودهها، در راه عوام فريبى و آرايش سيماى سياه و كريه شاه بهرهبردارى كند و
اصلاحات ارضى شاهانه به گونهاى به امضاى مراجع اسلام برساند[1].
ازاينرو شاه و ارسنجانى- وزير كشاورزى دولت غير قانونى علم- با مخابره تلگرافهاى
تبريكى به مناسبت عيد سعيد فطر سال 1341 ه ش به علماى قم و نجف از موافقت آنان با
اصالحات ارضى، سپاسگزارى كردند و بر آن بودند كه با اين شگرد شيطانى، مراجع و
علماى اسلام را پشتيبان شاه و كاركردهاى او نشان دهند، ليكن علماى قم و نجف با
پاسخ منفى به اين خواسته، بار ديگر توطئه شاه را خنثى كردند[2].
آيت اللّه العظمى گلپايگانى قدّس سرّه با توجه به شناختى كه از ماهيت
و عملكرد رژيم پهلوى داشتند، به درستى مىدانستند كه رژيم پهلوى با اين اصلاحات به
دنبال ضربه زدن به دين اسلام و مردم مسلمان ايران هستند.
بنابراين علماى اسلامى با اصلاحات ارضى كه طبق موازين اسلام
[1]- جلال الدين مدنى، تاريخ سياسى معاصر ايران، ج
1، قم: دفتر انتشارات اسلام، 1372، ص 373.