responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : چهل حدیث (ترجمه الأربعون للشهید الأوّل) نویسنده : شهید اول    جلد : 1  صفحه : 43

فذلك ثلاثمائة تسبيحة في أربع ركعات.

فقال: أ باللّيل أصلّيها أم بالنّهار؟

فقال 6: لا، و لا، تصلّيها من صلواتك الّتي كنت تصلّي قبل ذلك‌[1].

حديث 23-

ابن بسطام گويد: من در نزد امام صادق 7 بودم، مردى پيش آن حضرت آمد و گفت: فدايت گردم، من مردى از اهل كوهستانم. گاهى مردى از برادران [دينى‌ام‌] را ملاقات نموده و دست به گردنش انداخته و او را در آغوش مى‌كشم؛ بعضى از مردم مرا سرزنش كرده و گويند: اين كار عجمها و مشركين است.

امام صادق 7 فرمود: چرا سرزنش مى‌كنند؟ رسول خدا 6 جعفر بن ابى طالب را در آغوش كشيد و ميان دو چشمش را بوسيد.

مرد كوهستانى گفت: چگونه بوده؟

امام 7 فرمود: روزى كه خيبر فتح گرديد، مژده رسان پيش پيامبر آمد و گفت:

اين جعفر است كه آمده است.

پيامبر اكرم 6 فرمود: نمى‌دانم به كداميك از اين دو خوشحالترم، به آمدن جعفر، يا به فتح خيبر؟ درنگ نكرد كه جعفر جلو بيايد، آن حضرت [پيش رفت‌] و او را در آغوش كشيد و ميان دو چشمش را بوسيد، مردم نشستند، [از خوشحالى و هيجان‌] گويى كه پرنده بر سرشان به پرواز درآمده است.

رسول اكرم 6 در حالى كه آغاز به سخن كرد فرمود: اى جعفر! گفت: لبّيك يا رسول اللَّه فرمود: آيا جايزه‌اى به تو ندهم؟ آيا بخششى به تو نداشته باشم؟ آيا به تو هديّه‌اى ندهم؟


[1] الكافى: 3/ 465، ح 2- التهذيب 3/ 186، ح 1.

نام کتاب : چهل حدیث (ترجمه الأربعون للشهید الأوّل) نویسنده : شهید اول    جلد : 1  صفحه : 43
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست