نام کتاب : نهج الحقّ و کشف الصدق ت کهنسال نویسنده : علامه حلی جلد : 1 صفحه : 89
نه دينى به تماميت مىرسد و نه مىتوان به نحو قطعى راستگو
بودن پيامبرى را باور داشت. مشروح اين مطالب خواهد آمد.
ناپسند است آدمى براى
خود مذهبى برگزيند كه او را از همه اديان خارج سازد و نتواند به هيچ شريعتى خدا را
عبادت كند. بدون عدل، نمىتوان به رستگارى هيچ پيامبر مرسل و فرشته والا مقام يا
بندهاى كه در همه كردارهاى خود فرمانبردار خداوند بوده است، يقين داشت؛ همچنان كه
بر عذاب هيچ كافر و مشرك و تبهكارى.
خردمندى كه بند تقليد بر
گردن نهاده آيا بر خود روا مىداند در پيشگاه حق با چنين عقايد باطلى حاضر شود؟
انديشههايى كه پيروى از شهوت و سرسپردگى به آزمنديها و آرزوهاى زشت سبب پيدايش
آنها شده است.
اماميه و معتزله پيرو
ايشان برآنند كه حسن و قبح عقلى است و افعال خدا داراى حسن و قبح هستند يا حسن و
قبح به وجهى بر آنها صادق است. اشاعره معتقدند كه عقل به حسن يا قبح هيچ چيز حكم
نمىدهد. هر شرى كه وجود دارد، حسن و نيكوست.
ستم، تجاوز، كشتار، شرك،
بىخردى، و دشنام به خداوند، فرشتگان، پيامبران و دوستان خدا، پسنديده است[1].
اماميه و پيروان آنها از
معتزله همه كارهاى خداوند را حكمت و صواب مىدانند و آنها را از بيدادگرى، دروغ و
زشتى تهى مىشمرند. بديها و پليدى از انسانهاست و خداوند از آنها پيراسته و بيزار
است.
اشعريان گمان مىبرند كه
همه افعال خداوند حكمت و صواب نيست زيرا زشتيها نيز مخلوق خدا هستند از آن رو كه
جز او آفرينندهاى نيست[2]. اماميه به
قضا و سرنوشتى كه خدا تعيين كرده- تلخ يا شيرين- راضى هستند زيرا حق جز به حق تقدير
نمىكند.
[1]. شرح تجريد قوشچى، ص 373، الفصل ابن حزم، ج 3،
ص 66، الملل و النحل، ج 1، ص 101.
[2]. الملل و النحل، ج 1، ص 96، عقايد نسفى و شرح
تفتازانى بر آن ص 109، الفصل ابن حزم، ج 3، ص 69.
نام کتاب : نهج الحقّ و کشف الصدق ت کهنسال نویسنده : علامه حلی جلد : 1 صفحه : 89