نام کتاب : لهوف ت میر ابو طالبی نویسنده : سید بن طاووس جلد : 1 صفحه : 141
كه از آن گريزى نيست، چه اين تيرها پيكهاى دشمن به سوى
شماست».
در روز عاشورا ساعتى چند
حمله همگانى صورت گرفت كه جمعى از اصحاب امام شهيد شدند. اين گاه بود كه امام حسين
7 دست مبارك را بر محاسن شريفش نهاده فرمود:- «غضب خدا بر يهوديان
آنگاه شدت گرفت كه براى خدا پسر قرار دادند، و بر نصارى آن زمان كه خداى را
سهگانه دانستند و بر مجوس وقتى كه شمس و قمر را پرستش كردند، خشم خدا بر امّتى
سخت شد كه براى كشتن پسر دختر پيامبر خود همداستان شدند».
«نه به خدا هرگز تسليم
خواستهشان نشوم تا خداى را با بدن خون آلود ملاقات كنم».
امام صادق 7
فرمود: از پدرم شنيدم كه مىفرمود: چون امام حسين 7 با عمر بن سعد
تلاقى نمودند و جنگ بر پا شد، خداوند نصرت خود را فرو فرستاد تا آن جا كه بر سر
حسين 7 سايه گسترد، و آنگاه امام مخيّر شد بين پيروزى بر دشمنانش و بين
ملاقات و لقاى پروردگارش، او لقاى پروردگارش را برگزيد.
راوى گويد: آنگاه حسين
7 فرياد بر آورد: «آيا فريادرسى هست كه براى خدا به دادمان برسد، آيا
مدافعى هست كه از حرم رسول اللَّه 6 دفاع كند؟»
[توبه حر بن يزيد
رياحى]
اين زمان بود كه حرّ بن
يزيد رياحى رو به عمر بن سعد كرد و گفت: آيا با اين مرد مىجنگى؟
گفت: آرى به خدا جنگى كه
آسانترين شكل آن پراندن سر و قطع دستهاست.
حرّ رفت و در جايگاهش
بين همگنان ايستاد و او را رعده و لرزهاى افتاد كه چونان لرزهاى كه بر بيد
مىافتد.
مهاجر بن اوس[1] بدو گفت: به
خدا كه كارت عجيب و شبهه بر انگيز است، اگر
[1]- در كتاب تسمية من قتل مع الامام: 155 مهاجرين
اوس از بجيله را در زمره شهدا مىشمارد و من نمىدانم آيا دو مهاجر بن اوس در آنجا
حضور داشتهاند يا يكى بيش نبوده كه در آغاز در اردوگاه ابن سعد حضور داشته و سپس
به اردوگاه امام پيوسته است و با امام به شهادت رسيده است.
نام کتاب : لهوف ت میر ابو طالبی نویسنده : سید بن طاووس جلد : 1 صفحه : 141