responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لهوف ت میر ابو طالبی نویسنده : سید بن طاووس    جلد : 1  صفحه : 137

خدا چقدر دوست داشتم كه هزار بار كشته شده، زنده گردم تا خدا با اين كار تو و برادران و فرزندان و اهل بيت جوانت را از كشته شدن حفظ مى‌فرمود.

جمعى از اصحاب نيز چنين سخن گفتند: جانهاى ما به فدايت، تو را با همه وجودمان پاس داريم، و چون در راهت به شهادت رسيم وفاى به عهد كرده و پيمان خويش را به پايان برده‌ايم.

در همان حال به محمّد بن بشير حضرمى خبر رسيد كه پسرت در مرز رى به اسارت افتاد.

گفت: پاداشش را از خدا مى‌گيرم، دوست نداشتم در حياتم به اسارت گرفتار گردد.

حسين 7 سخن وى را بشنيد و فرمود: «خدايت رحمت فرمايد، بيعت را از تو باز گرفتم براى آزاد كردن پسرت برو دست بكار شو».

عرض كرد: درندگان مرا زنده بخورند اگر از ساحت تو جدا شوم.

فرمود: «اين بردها را به پسرت بده تا براى آزادى برادرش از آن بهره گيرد».

بعد پنج برد عطايش فرمود كه هزار دينار مى‌ارزيد.

راوى گويد: در آن شب (شب عاشورا) حسين 7 و همراهان در حالت ركوع و سجود و قيام و قعود به عبادت حقّ پرداختند زمزمه رقيق مناجات و دعاهايشان چون زمزمه برخاسته از زنبور عسل بود، در آن شب سى و دو نفر از لشكر ابن سعد از لشكرگاه خود به لشكرگاه امام پيوستند.

بامداد فردا امام فرمان داد تا خيمه‌اى بر افراشته شد، و امر فرمود تا كاسه‌اى از مشك زياد آورده در آن نوره ريخت، و داخل شد تا موى بسترد.

برير بن حصين همدانى، و عبد الرحمن‌[1] بن عبد ربّه انصارى دم در خيمه براى‌


[1]- عبد الرحمن بن عبد ربه- رب- انصارى خزرجى است، امير المؤمنين 7 تربيتش فرمود و قرآن بياموخت، يكى از آنان است كه در كوفه مردم را به بيعت با حسين 7 فرا خواند، و چنين بر مى‌آيد كه وى شخصيتى بارز بوده است.

تاريخ طبرى 5/ 423، تسمية من قتل مع الحسين: 153، بحار الأنوار 45/ 1، انصار الحسين: 97.

نام کتاب : لهوف ت میر ابو طالبی نویسنده : سید بن طاووس    جلد : 1  صفحه : 137
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست