responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : لهوف ت میر ابو طالبی نویسنده : سید بن طاووس    جلد : 1  صفحه : 108

سروده است:

فان كنت لا تدرين الموت فانظرى‌

الى هانى في السّوق و ابن عقيل‌

اگر ندانى كه مرگ چيست پس بنگر به هانى در بازار و به فرزند عقيل‌

إلى بطل قد هشم السيف وجهه‌

و آخر يهوى من جدار قتيل‌

آن مرد شجاع كه شمشير چهره‌اش را در هم شكسته و آن ديگر كه از بالاى جدار فرو مى‌افتد

اصابهما جور البغى فاصبحا

احاديث من يسعى بكل سبيل‌

آن دو را تيغ ستم از پاى در آورده و اكنون داستانشان زبانزد هر خاص و عام است‌

ترى جسدا قد غيّر الموت لونه‌

و نضج دم قد سال كلّ مسيل‌

پيكرى را مى‌نگرى كه مرگ رنگ آن را تغيير داده، و خونى را كه از پيكر جريان دارد

فتى كان احيى من فتاة حيّية

و اقطع من ذى شفرتين صقيل‌

جوانمردى كه حيايش از حياى دوشيزه عفيفه فزونتر است، او كه قاطعتر از شمشير دو دم صيقلى بود

أ يركب أسماء الهماليج آمنا

و قد طلبته مذحج بذحول‌

آيا ديگر آسوده خاطر بر اسبهاى رهوار مى‌نشيند، اكنون كه مذحج او را به فراموشى سپرد

تطوف حواليه مراد و كلّهم‌

على أهبة من سائل و مسول‌

او كه روزى قبيله مراد پيرامونش از سائل و مسئول در كمال آمادگى بودند

فإن أنتم لم تثأروا بأخيكم‌

فكونوا بغايا أرضيت بقليل‌

اگر خون برادرتان را نجوييد، پس مانند زنان زانيه به اندك بسازيد راوى گويد: عبيد اللَّه بن زياد خبر مسلم و هانى را به يزيد گزارش داد، يزيد در پاسخ وى را بر كار و قاطعيتش ستود و تشكّر كرد، و وى را آگاهانيد كه بدو خبر رسيده حسين 7 به سوى كوفه مى‌آيد، و فرمان داد هر كه را كه گمان برد بگيرد و حبس كند و به كيفر كشد.

نام کتاب : لهوف ت میر ابو طالبی نویسنده : سید بن طاووس    جلد : 1  صفحه : 108
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست