نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس جلد : 1 صفحه : 97
و برگزيدگان از اصحابش ماندند.
روايتكننده گويد: با
رسيدن خبر شهادت حضرت مسلم 7 صداى شيون و گريه از امام 7 و
همراهان برخاست و سيل اشك از چشمها روان گرديد، حسين 7 و همراهان به
سوى مقصد حركت مىكردند، در مسير راه فرزدق شاعر (معروف) با امام حسين 7 ملاقات نموده و سلام كرد و عرض نمود: «اى پسر رسول خدا! چگونه به مردم
كوفه اعتماد مىكنى، همانها كه مسلم بن عقيل 7 و شيعيانش را كشتند.»
ديدههاى حسين 7 اشكبار شد، و گريه كرد سپس فرمود:
رحم اللَّه مسلما فلقد
صار الى روح اللَّه و ريحانه و جنّته و رضوانه، اما انّه قد قضى ما عليه و بقى ما
علينا
، خدا مسلم 7
را رحمت كند، او به سوى شادى و ريحان و بهشت و خوشنودى خدا شتافت، آگاه باشيد، او
مسئوليتّى را كه بر عهدهاش بود انجام داد، اكنون نوبت ما است كه آنچه بر آن مسئول
هستيم، انجام دهيم.
در اين هنگام امام حسين
7 اشعار (تكان دهنده) زير را سرود و خواند:
فان تكن الدّنيا تعدّ نفيسة
فانّ ثواب اللَّه اعلى و انبل
و ان تكن الابدان للموت انشأت
فقتل امرء بالسّيف في اللَّه افضل
و ان تكن الارزاق قسما مقدّرا
فقلّة حرص المرء في السّعى اجمل
و ان تكن الارزاق قسما مقدّرا
فقلّة حرص المرء في السّعى اجمل
و ان تكن الاموال للتّرك جمعها
فما بال متروك به المرء يبخل
«اگر
دنيا به نظر دنيا پرستان، گرانبها شمرده شود، همانا پاداش خدا گرانبهاتر و برتر
است، و اگر پيكر ما را براى مرگ و كوچيدن از اين دنيا، سرشتهاند، كشته شدن در راه
خدا بهتر خواهد بود.
و اگر سهم هر كسى از رزق
دنيا مقدّر شده، بنا بر اين حرص اندك براى تحصيل دنيا زيباتر خواهد بود.
نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس جلد : 1 صفحه : 97