responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس    جلد : 1  صفحه : 77

خداوند در بين آنها صلح ايجاد كند.

كار به جايى رسيد كه تنها ده نفر با مسلم 7 باقى ماندند، مسلم 7 براى انجام نماز مغرب وارد مسجد اعظم كوفه شد، در اين هنگام همان ده نفر نيز از ترس پراكنده شدند، مسلم 7 بعد از نماز خود را تنها يافت، تنها در كوچه‌هاى كوفه مى‌گشت تا اينكه به در خانه بانويى به نام طوعه رسيد، در آنجا توقّف كرد و از آن بانو تقاضاى آب كرد.

طوعه رفت و آب آورد و به مسلم 7 داد، او نوشيد و سيراب شد، سپس مسلم 7 از طوعه خواست آن شب را به او پناه دهد، طوعه تقاضاى مسلم 7 را پذيرفت و به او پناه داد.

پسر طوعه از سكونت مسلم 7 در خانه خود با خبر شد، موضوع را به ابن زياد گزارش داد.

ابن زياد محّمد بن اشعث را طلبيد و جمعى از سربازان را در اختيار او گذاشت، و به او مأموريّت داد تا مسلم 7 را دستگير كرده سپس به نزدش بياورند.

محمّد بن اشعث همراه سربازانش به در خانه طوعه آمدند، مسلم 7 صداى سم اسبهاى آنها را شنيد، زره خود را پوشيد و بر اسب خود سوار گرديد، و از خانه طوعه بيرون آمد و با محمّد بن اشعث و همراهانش به جنگ پرداخت، جمعى از آنها را كشت.

محمّد بن اشعث فرياد زد: «يا مسلم لك الامان، اى مسلم! تو در امان ما هستى.» مسلم 7 فرمود: «و اىّ امان للغدرة الفجرة، به امان دادن افراد حيله‌گر و فاسق چه اطمينانى وجود دارد؟!» مسلم 7 با كمال بى‌اعتنايى به حيله دشمن، به جنگ خود ادامه‌

نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس    جلد : 1  صفحه : 77
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست