responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس    جلد : 1  صفحه : 56

پست است كه سر بريده يحيى بن زكريّا (به خاطر نهى از منكر) به عنوان هديه نزد (طاغوت) پليدى از پليدهاى بنى اسرائيل فرستاده شد، آيا نمى‌دانى كه بنى اسرائيل در فاصله كوتاه بين طلوع صبح و طلوع آفتاب، هفتاد پيامبر را كشتند، سپس به طور عادى به بازارهاى خود رفتند و به خريد و فروش مشغول شدند، گويى هيچ كارى انجام نداده‌اند؟ خداوند در عذاب رسانى به آنها شتاب نكرد، بلكه مدّتى به آنها مهلت داد؟ سپس آنان را با انتقام سخت در چنبره عذاب دردناك خود افكند، اى ابو عبد الرّحمن! از خدا بترس و دست از يارى من برمدار.»

نامه‌ها و پيامهاى مردم كوفه به امام حسين 7

مردم كوفه از ورود امام حسين 7 به مكّه معظّمه و خوددارى او از بيعت با يزيد با خبر شدند، در خانه «سليمان بن صرد خزاعى»[1] اجتماع كردند، وقتى كه جمعيت كامل شد، سليمان در حضور آنها سخنرانى كرد، و در قسمت آخر سخنانش چنين گفت:

اى شيعيان! شما مى‌دانيد كه معاويه از دنيا رفت، و به نزد پروردگارش شتافت و به سزاى كردارش رسيد، اكنون پسرش يزيد به جاى او نشسته و حسين بن على 7 با او به مخالفت برخاسته، و براى نجات از گزند طاغوتهاى خاندان ابو سفيان گريزان به مكّه آمده است، شما شيعه‌


[1]. سليمان بن صرد خزاعى از اصحاب پيامبر6، و از فرماندهان لشكر على( ع) در جنگ جمل و صفّين بود، در كوفه سكونت نمود، در سال 65 ه. ق به عنوان گروه توّابين بر ضدّ بنى اميّه قيام كرد و سرانجام به شهادت رسيد.( مترجم).

نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس    جلد : 1  صفحه : 56
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست