responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس    جلد : 1  صفحه : 43

را بر سر حسين 7 نهاد، سپس سرش را به سوى آسمان بلند كرد و عرض كرد: «خدايا! محمّد بنده و رسول تو است، و اين دو پاكترين خاندان من و برترين افراد خانواده و شجره من هستند، اين دو را بعد از خود در ميان امّتم به يادگار مى‌گذارم. جبرئيل به من خبر داد كه اين پسرم (حسين 7) كشته و واگذاشته مى‌شود، خدايا! كشته شدن در راه خدا را براى او مبارك گردان، و او را از سادات و سروران شهيدان قرار بده. خدايا! به قاتل و خواركننده او بركت نده.» همه حاضران با صداى بلند، زار زار گريستند، پيامبر 6 به آنها فرمود: «

أ تبكون و لاتنصرونه‌

، آيا گريه مى‌كنيد، ولى او را يارى نمى‌كنيد؟» سپس پيامبر 6 در حالى كه رنگش برافروخته و چهره‌اش سرخ شده بود (به فراز منبر) بازگشتت و در حالى كه سرشك اشك از چشمانش سرازير بود خطبه كوتاه ديگرى خواند، و فرمود:

«اى مردم! من در ميان شما دو يادگار گرانقدر مى‌گذارم كه عبارتند از: كتاب خدا و عترتم يعنى اهل بيتم و آنان كه اساس سرشتشان از من است، آنان كه وجودشان با آب و گل زندگى من آميخته شده، و ميوه من هستند، و اين دو (قرآن و عترت) از همديگر جدا نگردند تا در كنار حوض كوثر قيامت بر من وارد گردند، من در انتظار ديدارشان به سر مى‌برم، و من از شما جز آن را كه پروردگارم خواسته و به آن امر فرموده نمى‌خواهم و آن مودّت و دوستى نزديكان و خويشان من است‌[1] خوب متوجّه باشيد به گونه‌اى با آنها رفتار كنيد كه مبادا فرداى قيامت در كنار حوض كوثر، با وضعى با من ملاقات كنيد كه با آنها


[1]. اشاره به آيه« قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‌»( سوره شورى، آيه 23).

نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس    جلد : 1  صفحه : 43
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست