نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس جلد : 1 صفحه : 207
مىكنيد، با اينكه با شمشير آن حضرت، چوبهاى منبر براى شما
نصب و استوار گشت.» روايتكننده گويد: در همين روز بود كه يزيد به امام سجّاد 7 وعده داد كه سه حاجت او را برآورده خواهد كرد. [كه شرح آن بعدا خواهد
آمد.]
خواب ديدن جانسوز
سكينه 3
سپس يزيد فرمان داد تا
اهل بيت و بازماندگان حسين 7 و شهيدان را در مكانى سكونت دهند كه آنها
را نه از گرما حفظ مىكرد و نه از سرما، تا آنكه صورتهايشان (بر اثر تابش آفتاب)
پوست انداخت، كار آنها در مدّت اقامتشان در دمشق، نوحهسرايى و سوگوارى براى امام
حسين 7 بود.[1] حضرت سكينه
3 مىگويد: در روز چهارم سكونت ما در آنجا بود كه من در عالم خواب
ديدم- خوابى طولانى نقل كرد- و در قسمت پايان آن فرمود: در خواب ديدم بانوئى در
ميان هودج و سراپردهاى سوار است، دستهايش را بر سر نهاده، پرسيدم: اين بانو كيست؟
شخصى به من گفت: «اين
فاطمه دختر محمّد 6 مادر پدرت مىباشد.» با خود گفتم:
سوگند به خدا به حضورش مىروم و تمام حوادثى را كه براى ما پيش آمد به اطّلاع او
مىرسانم، با شتاب و سرعت نزد او
[1]. اين مكان همان جايى بود كه به خرابه شام
معروف است، و يا بازداشتگاهى بىسايبان در كنار سراى يزيد بود، و مطابق تحقيق به
عمل آمده آنها حدود اواخر ماه آبان در آنجا بودند كه شبها از سرما و روزها از
گرما در امان نبودند.( مترجم).
نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس جلد : 1 صفحه : 207