responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس    جلد : 1  صفحه : 127

عمر سعد گفت: «سوگند به خدا آرى، جنگى كه آسانترين مرحله‌اش پريدن سرها از بدنها، و جدا شدن دستها از پيكرها باشد.» حرّ از عمر سعد گذشت، در جايى كنار سربازان ايستاد، به طورى كه لرزه بر اندامش افتاده بود، (يكى از نزديكانش به نام) مهاجرين اوس به حرّ گفت: «سوگند به خدا قيافه و چگونگى حركات تو مرا به شك انداخته، اگر از من بپرسند شجاعترين مردان كوفه كيست، جز نام تو نام كسى را به زبان نياورم، بنا بر اين، اين (لرزش) چيست كه در تو مى‌نگرم؟!» حرّ در پاسخ چنين گفت:

انّى و اللَّه اخيّر نفسى بين الجنّة و النّار، فو اللَّه لا اختار على الجنّة شيئا و لو قطّعت و احرقت، سوگند به خدا من خود را بين دو راهى بهشت و دوزخ مى‌نگرم، پس سوگند به خدا هيچ چيز را بر بهشت برنمى‌گزينم، گر چه قطعه قطعه شوم و سوزانده گردم.

سپس سوار بر اسب به سوى خيمه‌هاى حسين 7 حركت كرد، دستهايش را بر سرش نهاده بود و مى‌گفت:

اللّهم تبت اليك فتب علىّ فقد ارعبت قلوب اوليائك و اولاد بنت نبيّك، خدايا به سوى تو بازگشت نمودم و توبه كردم، توبه مرا بپذير، من دلهاى اولياى تو و فرزندان دختر پيامبرت را ترساندم.

آنگاه به حسين 7 رو نمود و عرض كرد: «فدايت گردم من همانم كه سر راه شما را گرفتم، و از بازگشت شما جلوگيرى نمودم، و عرصه را بر شما تنگ نمودم، سوگند به خدا گمان نمى‌كردم كه اين مردم تا اين حدّ با تو برخورد مى‌كنند، اكنون به سوى خدا بازگشت نموده و توبه كردم، «فهل ترى لى من توبة، آيا خداوند توبه مرا پذيرفته است؟»

نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس    جلد : 1  صفحه : 127
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست