نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس جلد : 1 صفحه : 100
قيس بالاى منبر رفت، خدا را حمد و ثنا نمود، و بر پيامبر 6 درود فرستاد، سپس بر على و حسن و حسين 8
رحمت بسيار فرستاد، آنگاه عبيد اللَّه بن زياد و پدرش، و همچنين ستمگران بنى اميّه
را لعنت كرد، سپس گفت: «اى مردم! من فرستاده حسين بن على 7 به سوى شما
هستم، آن حضرت را در فلان منزلگاه وداع نموده و به اينجا آمدهام دعوت او را اجابت
كنيد.» جريان گفتار قيس در بالاى منبر به اطّلاع ابن زياد رسيد، ابن زياد دستور
داد، قيس را بالاى منبر (دار الإمارة) ببرند و از آنجا به زمين پرتاب كنند، اين
دستور اجرا شد، و قيس اين گونه به شهادت رسيد.
خبر شهادت قيس بن مسهّر
به امام حسين 7 رسيد، او گريه كرد سپس عرض كرد:
اللّهم اجعل لنا و
لشيعتنا منزلا كريما، و اجمع بيننا و بينهم في مستقرّ من رحمتك انّك على كلّ شىء
قدير
، خدايا! براى ما و
شيعيان ما خانه ارجمندى فراهم فرما، و ميان ما و آنان در قرارگاه رحمتت جمع كن كه
تو بر هر چيزى توانا هستى.[1] روايت شده:
امام حسين 7 نامه فوق را در منزلگاه حاجز، و به قولى در جاى ديگر
فرستاد.
[1]. به گفته بعضى: قيس را دست بسته از بالا به
زمين افكندند، استخوانهايش شكست، هنوز رمقى در او بود، كه ستمگرى به نام« عبد
الملك لخمى» به پيش آمد و سر از گردنش جدا ساخت.( ترجمه ارشاد مفيد، ج 2، ص 202)(
مترجم).
نيز روايت شده، قيس نامه امام
حسين 7 را جويد و خورد، تا نام كسانى كه حسين( ع) برايشان نامه نوشته
بود، فاش نشود،( بحار، ج 44، ص 370)( مترجم).
نام کتاب : غم نامه کربلا ت اللهوف علی قتلی الطفوف نویسنده : سید بن طاووس جلد : 1 صفحه : 100