نام کتاب : در سوگ امیر آزادی (ترجمه مثیر الأحزان) نویسنده : ابن نما حلی جلد : 1 صفحه : 414
حسين 7 كارى نكردهام.
و مختار دستور داد: با
نيزه آنقدر زخمىاش ساختند تا پيكرش پاره پاره شد. و بدينسان كيفر زخمى ساختن
ياران حسين 7 را چشيد.[1] و[2]
ارزيابى شخصيّت مختار
او از چهرههاى نامدار،
امّا ناشناخته و پر ماجراى تاريخ است. به همين دليل ديدگاهها در مورد او يكسان
نيست.
1- برخى او را مىستايند
و كارهايش را، درست و خداپسندانه مىدانند و بر آنند كه انگيزهاش انسانى و هدفش
عادلانه بود. بويژه كه قاتلان حسين 7 و يارانش را به كيفر شقاوتشان
رسانيد و اين نشانهاى از درست انديشى و درست كردارى اوست. و در برخى روايات نيز
از او و كارهايش به نيكى ياد شده و در حقّ او دعا شده است.
براى نمونه:
هنگامى كه سر «عبيد» و
«عمر سعد» را به سوى چهارمين امام نور فرستاد، آن حضرت با ديدن آن سرهاى پليد،
سپاس خدا گفت و فرمود: خدا به مختار پاداش خير دهد.[3] و حضرت باقر 7 به پسر
«مختار» كه «حكم» نام داشت، فرمود: خداى پدرت را رحمت كند كه خونهاى بناحق
ريختهشده ما را، طلب كرد و قاتلان عزيزان ما را كشت.[4] و از ششمين امام نور آوردهاند كه:
بانوان هاشمى پس از شهادت حسين 7 خود را نياراستند و خضاب نكردند تا آن
گاه كه مختار سر عبيد و عمر سعد و برخى ديگر