نام کتاب : جهاد النفس وسائل الشیعة ت افراسیابی نویسنده : شیخ حر عاملی جلد : 1 صفحه : 87
شنيده و نه بر قلب بشرى خطور كرده.
126- امام صادق 7
فرمود: در راز گويى خداوند با عيسى بن مريم 7 آمده است كه فرمود: اى
عيسى! من پروردگار تو و پروردگار پيشينيان توام. اى عيسى! اى فرزند آن بانويى كه
باكره بود و ميل و حاجتش را از مردان بريده بود، بر نفس خود گريان باش چونان كسى
كه با خانواده خود در حال وداع است و بىمهرى دنيا را در دل دارد و آن را براى اهل
دنيا واگذارده است و ميل و رغبتش تنها به چيزى است كه در نزد خداست.
127- امام صادق 7 فرمود: نام حضرت نوح 7 عبد الغفّار بود ولى چون بسيار بر نفس
خود نوحه و زارى داشت نوح ناميده شد.
128- امام صادق 7 فرمود: نام حضرت نوح 7 عبد الملك بود ولى چون پانصد سال را به
نوحه و زارى گذراند نوح ناميده شد.
129- امام صادق 7 فرمود: نام حضرت نوح 7 عبد الاعلى بود ولى چون پانصد سال را به
نوحه و زارى گذراند نوح ناميده شد.[1] 130- امام
باقر 7 از رسول خدا 6 روايت كند: هيچ چيزى نيست
جز اينكه معادلى دارد مگر خداوند كه هيچ چيز معادل او نيست، و هيچ سخنى معادل و
برابر لا اله الّا اللّه نيست، و اشكى كه از خوف خدا ريخته شود هم وزنى ندارد
پس اگر بر چهره شخص جارى گردد پس از آن هرگز آن روى را گرفتگى و تيرگى فرا
نمىگيرد.
131- امام صادق 7 از پدر بزرگوارش روايت كند كه فرمود: رسول خدا 6
فرمود: خوشا به حال چهرهاى كه خداوند به او نظر دارد، آن چهرهاى كه بر گناهى كه
هيچ كس جز خدا بر آن اطلاعى ندارد از خوف خدا مىگريد.
132- رسول خدا 6 فرمود: هر چشمى در روز قيامت گريان است مگر سه چشم: چشمى كه از
خوف خدا بگريد و چشمى كه [از ديدن] حرامهاى الهى فرو بسته شود و چشمى كه در راه
خدا شبزندهدارى كند.
[1]- طبق روايتى ديگر نام حضرت نوح 7«
سكن» بوده است مرحوم صدوق گويد:« آنچه از اسامى در مورد نوح ذكر شده است در حقيقت
يك نام است كه جملگى بر عبوديت او اشعار دارد» البته ممكن است نام اصلى ايشان«
سكن» باشد و عبد الغفّار و عبد الاعلى و عبد الملك و نوح همگى القاب ايشان باشند.
نام کتاب : جهاد النفس وسائل الشیعة ت افراسیابی نویسنده : شیخ حر عاملی جلد : 1 صفحه : 87