responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : جهاد النفس وسائل الشیعة ت افراسیابی نویسنده : شیخ حر عاملی    جلد : 1  صفحه : 289

به على 7 آمده است: اى على! خداوند بهشت را بر هر دشنام دهنده زشت گفتار كه باكى ندارد كه چه مى‌گويد و چه در باره‌اش گفته مى‌شود حرام ساخته است، اى على! خوشا به حال كسى كه عمرش طولانى و كردارش نيكو باشد.

691- امام صادق 7 فرمود: حيا از ايمان است و ايمان در بهشت است و زشت گفتارى از ستمكارى است و ستمكارى جايگاهش آتش است.

73- باب تحريم بدون اطلاع نسبت زنا دادن حتّى به مشرك‌

692- عمر بن نعمان جعفى گويد: امام صادق 7 دوستى داشت كه همواره در كنار حضرت بود و از ايشان جدايى نمى‌كرد روزى به غلام خود گفت: اى زنا زاده كجا بودى؟ امام صادق 7 دستش را بالا برد و محكم به پيشانى خود كوبيد سپس فرمود: سبحان اللَّه! آيا به مادر او نسبت زنا مى‌دهى؟ من معتقد بودم كه تو داراى ورع و پرهيزكارى هستى ولى اكنون پرهيزكارى در تو نيست. عرض كرد: فدايت گردم، مادر اين غلام اهل سند و مشرك بوده. حضرت فرمود: آيا نمى‌دانى كه هر امّتى براى خود نكاحى دارد؟ از من دور شو.- راوى گويد:- من ديگر آن مرد را همراه حضرت نديدم تا اينكه مرگ بين او و حضرت جدايى افكند.

693- راوى گويد: در روايت ديگرى آمده است كه: همانا براى هر امّتى نكاحى هست كه به وسيله آن از زنا محفوظ مى‌شوند.

694- ابى حمزه گويد: به امام باقر 7 عرض كردم كه: برخى از اصحاب ما افترا مى‌زنند و به مخالفين خود نسبت زنا مى‌دهند [آيا اين كار سزاوار است؟] حضرت فرمود: نيكوتر اين است كه از دادن نسبت بد به آنان دست بكشند- سپس فرمود:- اى ابا حمزه! به خدا سوگند كه اين مردم همگى [در واقع‌] فرزندان فحشا هستند به جز شيعيان ما[1]- سپس فرمود:- ما اصحاب خمس هستيم و آن را بر همه مردم بجز شيعيانمان حرام كرده‌ايم.

695- ابى بكر حضرمى گويد: از امام صادق 7 پرسيدم: مردى بر مردى از جاهليّت عرب افترا مى‌زند [حكمش چيست؟] حضرت فرمود: بايد به آن افترا زننده حدّ زده شود. عرض كردم: آيا بايد حدّ زده شود؟ فرمود: آرى. به راستى كه اين كار او باعث عيب نمودن بر رسول خدا 6 مى‌شود.


[1]- بر فرض صحت سند اين حديث، توضيح اين حديث اين است كه: در جنگهايى كه بين مسلمين و غير مسلمين در مى‌گرفت غنائمى به دست مسلمين مى‌افتاد كه از جمله آن غنائم اسيران و كنيزان بودند كه بايد خمس آنان به ائمه : پرداخت مى‌گرديد ولى بسيارى از مسلمين بدون پرداخت خمس، آنان را مورد تملك و تصرّف قرار مى‌دادند و از آنان كودكانى متولد مى‌گرديد و اين حديث نظر به چنين كودكانى دارد بنا بر اين« ال» در النّاس ال عهد مى‌باشد.

نام کتاب : جهاد النفس وسائل الشیعة ت افراسیابی نویسنده : شیخ حر عاملی    جلد : 1  صفحه : 289
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست