نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 84
ائمه اطهار نيز اقرار كردند.
در اين هنگام امام صادق-
7- برخاست و پيشانى پسرش را بوسيد. بعد فرمود: «تو جانشين و قائم بعد
از من هستى». به همين خاطر واقفيه مىگويند: امام موسى- 7- قائم است.
بعد امام صادق- 7- به آنها خلعت داد و روانه كرد.
شك نيست كه هر امامى بعد
از پدرش قائم است، ولى قائمى كه زمين را پر از عدل و داد مىكند، مهدى بن حسن
عسكرى است[1].
فدك
(1) 138- امام صادق-
7- فرمود: پيامبر اكرم- 6- و مسلمانان از جنگى
برمىگشتند در منزلى فرود آمدند و غذا خوردند. جبرئيل فرود آمد و فرمود: اى محمّد!
برخيز و سوار شو.
حضرت، سوار شد و جبرئيل
با او بود. به وسيله طىّ الارض به فدك رسيد.
هنگامى كه اهل فدك
شنيدند سوارى به طرف آنها مىآيد، خيال كردند دشمن، آنها را غافلگير كرده لذا
درهاى شهر را بستند و كليدها را به پير زنى كه در بيرون شهر زندگى مىكرد، سپردند،
و به بالاى كوهها پناه بردند.
جبرئيل نزد پير زن آمد و
كليدها را از وى گرفت و دروازههاى شهر را باز كرد.
و پيامبر را در خانههاى
آنها گردانيد. جبرئيل فرمود: يا محمّد! اينجا را خداوند از آن تو قرار داده است؛
چون مسلمانان جنگ نكردند. و خدا آن را به تو بخشيد. و جبرئيل پيامبر را در خانهها
و كوچههاى آنها گردانيد و درها را بست و كليدها را به پيامبر سپرد.
رسول خدا- 6- نيز آن را در غلاف شمشيرش قرار داد. سپس سوار شد و باز هم زمين زير
پاى او پيچيده شد و به يارانش ملحق گرديد. و هنوز آنها