نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 774
نمىخواهند.
اى محمّد بن ابراهيم! شك
در تو راه نيابد، بدرستى كه خداوند زمين را خالى از حجتش قرار نمىدهد، آيا پدرت
قبل از وفاتش به تو نگفت: فورا كسى را جهت قيمتگذارى اين دينارهايى كه نزد ماست
حاضر كن، و وقتى اين كار به طول انجاميد و پيرمرد ترسيد كه بميرد به تو گفت: خودت
آنها را قيمت كن، كيسهاى كه رنگش چنان است بردار، در آن هنگام نزد تو سه كيسه و
يك صرّه (كيسه كوچك) موجودى بود كه در آنها انواع دينارهاى متفاوت وجود داشت، آنها
را قيمت كردى و پيرمرد با مهر خودش بر آنها مهر زد و به تو گفت: با مهر من مهر كن،
اگر زنده ماندم كه خودم به اينها سزاوارترم و اگر مردم اولا بخاطر خودت و بعد
بخاطر من، تقواى الهى را پيشه كن و مرا آزاد كن و همان طورى كه نسبت به تو گمان
دارم رفتار كن.
از بين درهم و دينارهايى
كه كنار گذاشتهاى، دينارها را كه ده تا و اندى است، به حساب ما خارج كن كه خداوند
تو را رحمت كند و براى خودت بردار؛ زيرا اين زمان مشكلتر از قبل است و خداوند ما
را بس است و چه خوب وكيلى است[1].
سفارش امام (عج) به
توبه و تقواى الهى
(1) 32- از محمّد بن
ابراهيم روايت شده است كه گفت: به قصد زيارت، وارد عسكر (سامرّا) شدم، خواستم به
ناحيه- منزل و مدفن حضرت امام حسن عسكرى 7- بروم كه زنى با من روبرو شد
و گفت: تو محمّد بن ابراهيم هستى؟
گفتم: آرى. گفت: صرف نظر
كن و برگرد چون در اين هنگام تو به آنجا نمىرسى و شب برگرد كه درب براى تو باز
است، داخل خانه شو و به سوى اطاقى كه در آن چراغ است برو.
راوى گويد: من نيز چنين
كردم و به سوى درب رفتم كه باز بود و داخل خانه
[1] كمال الدين: 2/ 486، حديث 8. بحار: 53/ 185،
حديث 16.
نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 774