نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 687
است ولى چه اشكالى دارد كه معارضه خواهى بر فصاحت باشد نه بر
نظم، به ويژه در فصاحت مىشود از يك ديگر برترى جست، وقتى كه اين بىاشكال باشد چه
بعدى دارد كه پيامبر اكرم آنان را تنها در فصاحت به معارضه طلبيده باشد نه در نظم
و قصدش را به آنان فهمانده باشد پس از اين رو آنان از او نپرسند.
(1) در پاسخ مىگوييم:
محال نيست كه معارضه فقط در «فصاحت» باشد نه در «نظم»، اما اين را از آن جهت منع
در قرآن كرديم كه قرآن معارضه خواهى را مطلق گذاشته و آن را به صورتى خاص اختصاص
نداده است. پس ما اين اطلاق قرآن را بر آنچه مردم به آن عادت داشتند و انس گرفته
بودند، حمل كرديم.
اگر پيامبر اكرم 6 با
فرمايش خود به آنان مىفهماند كه معارضه خواهى را به صورتى خاص مخصوص كرده است
بايد فرمايش آن حضرت به ما مىرسيد، ولى ما هيچ نقلى در اين مورد نيافتيم. و اگر
با قرائن يا با اشارهاى به آنان مىفهماند، اين هم بايد به ما مىرسيد؛ زيرا آنچه
اقتضا مىكند كه الفاظ و سخنان به ما برسند، همان اقتضا مىكند كه قرائن و اشارات
نيز به ما برسند، به ويژه جايى كه مورد نياز باشد.
مگر نمىبينى وقتى
پيامبر اكرم 6، نبوّت بعد از نبوّت خويش را نفى كرد، فرمود:
«لا نبى بعدى» و مقصودش
را به شنوندگان فهماند كه هيچ پيامبرى از بشر نيست و از كلمه «بعد» تمام وقتها را
اراده كرد، اين قرائن و نشانهها نيز مانند خود لفظ، به ما رسيد و ما همانند
شنوندگان آن حضرت، مقصودش را فهميديم و در علم مانند آنان شديم، و اينها [كه گفته
شد هيچ دليل و نشانهاى از آنها] در نقل و احاديث نيست، پس همين دليل درستى سخن
ماست.
اگر معارضه خواهى تنها
بر فصاحت بود نه نظم، مردم مىتوانستند با بعضى از شعرهاى فصيح و سخنان بليغشان،
معارضه كنند؛ زيرا مانند بدرستى فرق ميان كلمات قصار، سورههاى طولانى و سخن فصيح
عرب را مىدانيم. و اين دليل نزديكى است كه اعجاز را زايل مىكند و عربها اين را
بهتر مىدانستند، پس بايد معارضه مىكردند ولى اين كار را انجام ندادند؛ چون آنان
مىدانستند منظور از معارضه
نام کتاب : جلوههای اعجاز معصومین نویسنده : راوندی، قطب الدین جلد : 1 صفحه : 687